responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 123

دعوت مى‌كنيد «ما» هستيم نه پيشواى شما چرا كه او خليفه ما را كشته و جمعيّتمان را پراكنده كرده است. سفراى حضرت امير عليه السلام بدون نتيجه بازگشتند. [1]

نمايندگان معاويه‌

معاويه نيز هيأتى متشكّل از: حبيب بن مَسْلَمه، شُرَحْبيلْ، و مَعْنِ بن يَزيد نزد امير مؤمنان عليه السلام فرستاد. آنان موضوع قتل عثمان را مطرح كردند و افزودند: اگر تو در ادّعاى خود- مبنى بر نكشتن عثمان- صادق هستى، قاتلان او را به ما تسليم كن. پس از آن نيز از خلافت كناره بگير تا كار مردم به شورى‌ واگذار شود و مردم با اتّفاق، كسى را انتخاب كنند.

اميرالمؤمنين عليه السلام، ضمن تندى با آنان و ردّ شايستگى‌شان براى طرح مسائل فوق، جريان قتل عثمان و بيعت مردم با خويش و سوابق بنى اميّه- بخصوص معاويه- و خصومت آنان با حقّ را بيان كرد. نمايندگان معاويه كه پاسخى در برابر بيانات امام نداشتند، از نزد آن حضرت رفتند. [2]

جنگ نهايى‌

با پايان گرفتن محرّم، مذاكرات نيز پايان يافت و دو طرف آماده جنگ شدند. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمان داد خطاب به سپاهيان شام ندا دهند:

اى مردم شام! امير مؤمنان عليه السلام مى‌فرمايد: من به شما مهلت دادم شايد به سوى حقّ بازگرديد. و به كتاب خدا با شما احتجاج كردم، ولى شما از سركشى و طغيان دست برنداشتيد و دعوت حقّ را پاسخ نگفتيد. پس آماده جنگ شويد كه خدا خيانتكاران را دوست ندارد.


[1] - وقعه صفين، ص 197-198

[2] - كامل ابن اثير، ج 3، ص 291-293؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 7؛ وقعه صفين، ص 201-202

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست