نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 129
اميرالمؤمنين عليه السلام پيش از نبرد، نام يكايك قبايل شام
را پرسيد، سپس به قبايل سپاه خود فرمان داد هر يك در برابر افراد قبيله هم نام و
هم شأن خود كه در صف دشمن قرار دارند به جنگ پردازند. [1]
علامت سربازان اسلام پارچههاى سفيدى بود كه به سر و بازوهاى
خود بسته بودند و شعارشان: يا اللّهُ، يا احَدُ، يا صَمَدُ، يا رَبَّ مُحَمَّدٍ،
يا رَحْمنُ، وَ يا رَحيمُ بود.
ولى نشانه سپاهيان معاويه پارچههاى زردى بود كه به سر و
بازوان خود بسته بودند و شعارشان چنين بود: نَحْنُ عِبادُاللّهِ حَقّاً حَقّاً، يا
لَثاراتِ عُثمان [2].
دعوت به قرآن
امير مؤمنان عليه السلام پيش از آنكه با نيرنگ «عمروعاص» رو
به رو گردد براى بيدار كردن افكار جمعيّت و اتمام حجّت به دشمن، آن هم در وقتى كه
كمترين ضعفى در نيروهاى او احساس نمىشد، پيشهاد كرد: شخصى قرآن را بگيرد و پس از
نزديك شدن به دشمن آنان را به حكومت قرآن دعوت نمايد. فردى به نام «سعيد» برخاست و
اعلام آمادگى كرد. امام بار ديگر پيشنهاد خود را تكرار كرد؛ و تنها همان جوان
استقبال كرد؛ چون بيشتر افراد كشته شدن را قطعى مىدانستند.
«سعيد» قرآن را گرفت و خطاب به سربازان دشمن گفت:
اى مردم! طغيان و سركشى را كنار بگذاريد. امير مؤمنان عليه
السلام شما را به حكومت و داورى قرآن دعوت مىكند. راه راست اختيار كنيد! راهىكه
مهاجران و انصار رفتهاند.
[1] - وقعه
صفين، ص 229؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص
298؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 14 و شرح ابن ابى
الحديد، ج 5، ص 186