responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 134

مردم! من مالك اشتر هستم فراريان برگشتند و اطراف او را گرفتند.

مالك با سخنان خويش بار ديگر آنان را براى رزم آماده كرد. سپس قبيله «مَذْحِجْ» را كه افرادى سلحشور و جنگجو بودند به طور خصوصى دعوت كرد و از آنان خواست مردانگى كنند و دشمن را عقب نشانند. همه آنان اعلام آمادگى كردند و گفتند: در فرمان تو هستيم. طايفه «هَمْدان» كه بالغ بر هشتصد تن مى‌شدند و همچنين عده‌اى از خردمندان و پرواپيشگان و وفاداران، نزد «اشتر» بازگشتند و ديگر بار جناح راست سپاه منظّم گرديد.

چندان‌كه به هر نيرويى يورش مى‌بردند از ميان مى‌رفت و نابود مى‌شد [1] در نتيجه حملات سخت و شديد آنان دشمن وادار به عقب‌نشينى شد.

سرزنش فراريان‌

امير مؤمنان عليه السلام پس از آن كه فراريان بازگشتند، براى جلوگيرى از تكرار اين عمل خطاب به آنان فرمود:

من، هم چابكى و دلاورى شما را ديدم و هم سر بر تافتنتان را از صفوف ديگر سربازان. اهل «شام» كه جفاكارانى بدخو و فرومايه و عرب‌هاى باديه نشين هستند، شما را گريزاندند؛ در حالى كه شما برازندگان و نخبگان عرب و تلاوت‌كنندگان قرآن در دل شب هستيد. آنگاه كه ديگران گمراه بودند، شما مردم را به سوى حقّ دعوت مى‌كرديد. اگر پس از فرار باز نمى‌گشتيد كيفر بزرگى كه خداوند براى فراريان از جنگ مقرر داشته است گريبان شما را مى‌گرفت. [2]


[1] - وقعه صفين، ص 250-253

[2] - شايد اشاره به آيه 15 و 16 از سوره أنفال باشد كه مى‌فرمايد: (يا ايُّهَا الَّذينَ‌ آمَنُوْا اذا لَقيتُمُ‌ الَّذينَ‌ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوْهُم الْأدْبارَ وَ مَنْ‌ يُوَلِّهِمْ‌ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ‌ الّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ‌ اوْ مُتَحَيِّزاً الى فِئَةٍ‌ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ‌ مِنَ‌ اللّهِ‌ وَ مَاءْواهُ‌ جَهَنَّمُ‌ وَ بِئْسَ‌ الْمَصيرُ)

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست