نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 135
... بايد بدانيد آن كس كه فرار مىكند، خشم خدا را
برمىانگيزد و خويش را نابود مىسازد و مذلّت جاودان و ننگ ابدى و سيهروزى را براى
خود فراهم مىنمايد. شخص گريزان نه بر عمرش افزوده مىشود و نه موجب رضامندى
پروردگارش مىشود. پس مرگ، بسى گواراتر از يافتن اين صفات ذميمه است. [1]
چهره مالك در جنگ
مالك اشتر مردى بلند قامت، درشت استخوان، لاغر ولى بسيار قوى
و نيرومند بود. «مُنْقِذ» و «حِمْيَرْ» (فرزندان قيس) درباره مالك گفت و گو
مىكردند. منقذ گفت: اگر انگيزه مالك چون عملش باشد، در ميان عرب همتايى ندارد.
«حمير» گفت: عمل او بيانگر نيّت (خالصانه) اوست. [2]
مالك غرق در سلاح بود؛ چندانكه شناخته نمىشد. شمشيرى يمانى
به كف داشت كه هرگاه در دست او مىچرخيد گمان مىرفت كه در آن، آبى جارى مىجوشد و
هرزمان هوا را مىشكافت پرتو آن، چشمها را خيره مىساخت. [3]
«ابْنِ جُمْهان»، وقتى ديد آتش از شمشير او مىبارد و
بهتآور به دشمن مىتازد، از پيكارش در شگفت ماند. به وى گفت: «خداوند، در برابر
اين فداكارى در راه دفاع از امير مؤمنان عليه السلام و مسلمانان به تو پاداش خير
دهد.» [4]
[1] - وقعه
صفين، ص 256؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص
304؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 25؛ شرح ابن ابى
الحديد، ج 5، ص 204