responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 142

سپس به درخواست ذُوْالكَلاعْ نزد عمرو عاص رفت تا او را نيز از وجود عمّار در جبهه اميرالمؤمنين عليه السلام و جدّيتش نسبت به جهاد با شاميان آگاه كند؛ شايد وجدان و فطرتش بيدار شود.

عمرو عاص نيز ضمن سخنان خود اعتراف كرد كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده است كه عمّار را گروهى جفاكار و باغى مى‌كشند. آنگاه به پيشنهاد عمرو عاص ترتيب ملاقات وى با عمّار داده شد. ابتدا، عمرو، عمّار را موعظه كرد و او را به خوددارى از جنگ و خونريزى دعوت كرد و از خدا و قبله و قرآن و پيامبر مشترك سخن گفت. عمّار گفت:

خدا را سپاس كه تو را به اين اقرارها واداشت همه اينها كه گفتى به من و يارانم مربوط مى‌شود، نه شما. اينك به تو مى‌گويم كه چرا من با شما مى‌جنگم؛ رسول خدا فرمان داد تا با «ناكثين» بجنگم من نيز چنين كردم.

به من دستور داد تا با «قاسطين» جهاد كنم و شما همانان هستيد. [1]

سرانجام گفت‌وگوها به جايى نرسيد و عمّار در برابر نيروهاى دشمن كه تحت فرماندهى عمرو عاص بودند قرار گرفت. وقتى چشمش به پرچم عمرو عاص افتاد گفت:

سوگند به خدا با اين پرچم سه بار (در برابر ديگران- بجز عمرو عاص) جنگيده‌ام و اين راه به جايى نمى‌برد و راه يافته‌تر از آن‌ها نيست. [2]

عمّار در ميان ياران خود فرياد مى‌زد: كجايند كسانى كه رضوان پروردگار را مى‌خواهند و به مال و اولاد تعلّق ندارند. [3] آنگاه خطاب به‌


[1] - وقعه صفين، ص 333-340

[2] - وَاللّهِ‌ انَّ‌ هذِهِ‌ الرّايَةَ‌ قاتَلْتُها ثَلاثَ‌ عَرَكاتٍ‌ وَ ما هذِهِ‌ بِأَرْشَدِهِنَّ‌، وقعه صفين، ص 340

[3] - ايْنَ‌ مَنْ‌ يَبْغى رِضْوانَ‌ رَبِّه وَ لا يَؤُبُّ‌ الى‌ مالٍ‌ وَ لا وَلَد

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست