نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 151
سپاهيان و برحذر داشتن آنان از نيرنگ دشمن فرمود:
بندگان خدا! همچنان پيش رويد و راستى و درستى را در جهاد با
دشمن از دست ندهيد. همانا معاويه و عمرو عاص و ابن ابى مُعَيْط ...، اهل دين و
قرآن نيستند. من بهتر از شما آنان را مىشناسم.
از كودكى تا بزرگىشان با آنان معاشرت داشتهام. بدترين
كودكان و بدترين مردان بودند. آنان از اين جهت كه قرآن را مىشناسند و بدان عمل
مىكنند آن را برنيفراشتند بلكه از روى نيرنگ و نفاق چنين كردند. [1]
امير مؤمنان عليه السلام پيش از اين، در نامهاى به معاويه،
اين صحنه را پيشبينى كرد و فرمود:
گويا مىبينم به همراه پيروانت بر اثر ضربات كوبنده و تحمّل
كشتار فراوان و درماندگى حتمى، مرا به كتاب خدا دعوت مىكنى. با اين كه آنان (دعوت
كنندگان) يا كافرند يا منافق و يا روگردان از حقّ. [2]
از اين رو براى خنثى كردن توطئه دشمن و بيدار كردن افكار دو
سپاه، در آغاز رودررويى دو طرف، «سعيد» را به همراه قرآن به سوى شاميان فرستاد و
آنان را به حكومت قرآن دعوت كرد.
اختلاف نظر در سپاه عراق
سخنان و هشدارهاى امير مؤمنان عليه السلام جز در عدّهاى اثر
نبخشيد و اكثريت، لجاجت ورزيدند و به ترك جنگ اصرار داشتند و فرياد مىزدند:
«جنگ، ما را خورد. مردان، همه كشته شدند؛ دعوتشان را بپذير!
از ميان رفتيم».