responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 152

در رأس طرفداران ادامه جنگ مالك اشتر بود، او چنين استدلال مى‌كرد:

معاويه نيروى جايگزين ندارد؛ در حالى كه شما نيروى نظامى فراوان و با نشاط در اختيار داريد. و اگر معاويه نيروى شما را داشت توقّف نمى‌كرد.

دوّمين نفر عَدِىّ بْنِ حاتم بود كه گفت:

هر چند عدّه‌اى از ما كشته و مجروح شده‌اند ولى چون مدافع حقّيم پايدارتر از اهل شاميم. اكنون آنان به درماندگى و جزع افتاده‌اند.

لازم است از فرصت استفاده كنيم و با آنان بجنگيم.

عَمْرِ بْنِ حَمِق نيز برخاست و گفت:

اى امير مؤمنان! ما تو را بر باطل يارى نكرديم؛ بلكه براى خدا و برپاداشتن حقّ ياريت كرديم، اكنون كار به آخر رسيده است و همه ما تحت فرمان توايم. [1]

در برابر اين گروه اشعث ايستاد و گفت:

اى امير مؤمنان! ما امروز براى تو همان ياران ديروز هستيم؛ ولى پايان كار ما چون آغاز آن نيست. هيچ كس دوست‌تر از من نسبت به مردم عراق و دشمن‌تر از من نسبت به شاميان نيست. دعوت آنان به كتاب خدا را بپذير؛ زيرا تو بدان سزاوارتر از آنان هستى. مردم طالب بقا هستند و هلاكت را دوست ندارند.

امير مؤمنان عليه السلام براى حفظ هماهنگى و خوددارى از برانگيختن سران، در برابرخود، نخست فرمود: در اين قضيّه بايد فكر كرد ولى پس از اين‌كه زمزمه صلح از گوشه و كنار زياد شد، فرمود:


[1] - وقعه صفين، ص 482-483

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست