responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 158

تعداد ديگرى نيز كه پيشواى خود را نشناخته بودند سفيهانه با تحميل خواسته‌هاى خود و بلكه خواسته دشمن به امير مؤمنان عليه السلام پايه‌هاى ظلم و نفاق را تقويت كردند. و با پيوستن افرادى كوته‌فكر و كج‌انديش به آنان بازار نفاق بيش از پيش گرم‌تر شد. در چنين شرايطى مبارزه با نفاق، توأم و به معناى مبارزه با حماقت است.

اميرالمؤمنين عليه السلام در يك چنين موقعيّت حسّاسى قرار گرفته بود كه افراد منافق و سودجو قرآن را بر نيزه كردند و عدّه‌اى ديگر كه به ظاهر در جبهه حقّ قرار داشتند بر روى امام عليه السلام شمشير كشيدند كه حكم قرآن را بپذير؛ غافل از آنكه خود قرآن در اين رابطه مى‌گويد:

اگر دو گروه از مؤمنان، كارزار كردند بين آنان اصلاح كنيد و اگر يكى از آن دو بر ديگرى سركشى و ستمگرى كرد با باغى نبرد كنيد تا به فرمان خدا بازگردد. [1]

متمرّدان مى‌دانستند كه زمامدار قانونى و شرعى مسلمانان، امير مؤمنان عليه السلام است و معاويه «باغى» است و بايد از سركشى دست بردارد و تسليم حقّ شود و گرنه بايد- به حكم قرآن- با او پيكار كرد.

سركشان، با اعمال نيرنگ قرآن بر نيزه كردن از سوى معاويه نمى‌گفتند ما آماده‌ايم حكومت امير مؤمنان عليه السلام را بپذيريم؛ بلكه مى‌خواستند فرصتى به دست آورند تا بتوانند به طغيان خود ادامه دهند. ولى افراد ظاهربين و كج‌انديش سپاه عراق، ندانسته آلت دست و تسليم خواسته آنان شدند.


[1] - (وَ انْ‌ طائِفَتانِ‌ مِنَ‌ الْمُؤمِنينَ‌ اقْتَتَلواْ فَاَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَاِنْ‌ بَغَتْ‌ احداهُما عَلَى الْاُخْرى‌ فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتى تَفيىءَ الَى امْرِ اللّهِ‌) (حجرات، آيه 8)

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 158
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست