responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 159

دعوت به حكميت‌

معاويه پس از ايجاد اختلاف ميان سربازان عراق و مطرح كردن مسأله حكميّت، نامه‌اى به امام عليه السلام نوشت: «اختلاف ما به درازا كشيده است و هر يك از ما خود را بر حقّ دانسته از ديگرى اطاعت نمى‌كند. در اين ميان كسان بسيارى از دو طرف كشته شده‌اند، و از اين بيم دارم كه وضع از گذشته وخيم‌تر شود. و مسؤوليّتش برعهده من و توست. آيا موافق هستى كه از خونريزى مردم جلوگيرى شود و الْفَت دينى برقرار گردد ...؟ راهش اين است كه دو حَكَمِ معتبر؛ يكى از ميان ياران من و ديگرى از ميان ياران تو انتخاب شوند و براساس كتاب خدا حكم كنند. اين براى من و تو بهتر است. از خدا بترس و به حكم قرآن راضى شو اگر اهل قرآن هستى.» [1]

البته معاويه آن قدر نادان نبود كه نداند امير مؤمنان عليه السلام با اين ظاهر سازى‌ها فريب نمى‌خورد. لابد فكر مى‌كرد مضمون اين نامه‌ها به گوش افراد منافق و كج‌انديش سپاه عراق مى‌رسد و در آنان اثر مى‌گذارد.

اميرالمؤمنين عليه السلام، با بيانى مستدّل و لحنى قاطع پاسخ معاويه را داد و در قسمتى از نامه‌اش نوشت:

معاويه! تو مرا به حكميّت قرآن فراخوانده‌اى، در حالى كه مى‌دانم تو اهل قرآن نيستى و جوياى حكم آن نيز نمى‌باشى. ما دعوت قرآن را به حكميّت مى‌پذيريم نه دعوت تو را. [2]

به‌سوى معاويه‌

اشعث سردسته مخالفان و صلح‌طلبان، پس از انتشار خبر نامه معاويه،


[1] - وقعه صفين، ص 493

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست