responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 161

با انتخابش موافقند. از اين رو، معاويه بدون هيچ‌گونه درنگ و مشورتى او را انتخاب كرد و نيروهايش را با انتخاب عمرو مطمئِن ساخت.

ولى مردم عراق كه در اثر تخلّف از فرمان پيشواى خود به پرتگاه نزديك‌تر شده بودند اين جا نيز حق انتخاب را از امير مؤمنان عليه السلام سلب كردند. اشعث به همراه قاريان قرآن (و خوارج آينده) فرياد زدند: «ما ابوموسى اشعرى را انتخاب كرديم». على عليه السلام فرمود: «من به ابوموسى رضايت ندارم و او را شايسته اين كار نمى‌دانم». اشْعَث و زَيْدِ بْنِ حُصَيْن و مِسْعَرِ بْنِ فَدَكِىّ همراه جمعى از قرّاء گفتند: «ما فقط به او راضى هستيم؛ زيرا او بود كه ما را از وقوع در اين جنگ برحذر داشت». امام فرمود: «او مورد رضايت من نيست؛ زيرا مرا ترك كرد و مردم را از يارى من بازداشت، سپس گريخت تا اين‌كه پس از ماه‌ها به او امان دادم. من براى اين كار ابن عباس را شايسته مى‌دانم». ولى آنان همچنان بر لجاجتشان پافشارى كردند و گفتند:

«سوگند به خدا فرق نمى‌كند تو باشى يا ابن عبّاس. ما مى‌خواهيم «حَكَم» فردى باشد كه نسبت به تو و معاويه بى‌طرف و يكسان باشد.»

امام فرمود: «پس مالك اشتر را تعيين مى‌كنم». اشعث فرياد زد: آيا آن كه زمين را به آتش كشيد جز اشتر بود؟. اگر او را بپذيريم بايد در قيد حكم او باشيم. فرمود: «مگر حُكْمِ مالك چيست؟» گفتند: «اين است كه با شمشير به جان هم بيفتيم تا مقصود تو و او برآورده شود».

امام كه از لجاجت و سبكسرى آنان به خشم آمده بود فرمود: «پس بجز ابوموسى كسى را نمى‌پذيريد؟» گفتند: نه. فرمود: پس هر چه مى‌خواهيد بكنيد.

آنان ابوموسى را به عنوان حَكَم سپاه عراق برگزيدند.

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست