نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 172
گسترش دهد و موقعيّت سياسى خويش را تثبيت نمايد. به همين
منظور نمايندگانى اعزام مىداشت و از امير مؤمنان عليه السلام مىخواست هر چه
سريعتر داوران، كار خود را آغاز كنند.
سرانجام در سال 38 هجرى، دو هيأت نمايندگى همراه چهارصد نفر
در «دُومَةُ الْجَنْدَلْ» [1] اجتماع كردند. سرپرستى هيأت اعزامى امير مؤمنان عليه
السلام به عهده ابن عبّاس بود. [2]
برخى از ياران على عليه السلام هنگام حركت هيأت، سفارشها و
توصيّههاى لازم را به ابوموسى كردند؛ [3] ولى سخنان آنان كمترين تأثيرى در وى
نبخشيد و او همچنان به داماد خود «عَبدُ اللَّهَ بنَ عُمر» نظر داشت و مىگفت: به
خدا سوگند، اگر بتوانم سيره عُمر را زنده مىكنم. [4]
عمرو عاص در اوّلين برخورد با ابوموسى از وى احترام و تجليل
كرد و كوشيد دل او را به سوى خود جذب كند. آن دو پس از انجام كارهاى مقدّماتى به
شور نشستند. ساير افراد، در دو سوى ايستادند و منتظر نتيجه ماندند. ولى هيأت
نمايندگى شام از نظم و انضباط خاصّى برخوردار بود.
ملاقاتها و گفتگوها با احتياط انجام مىگرفت. معاويه براى
عمرو عاص نامه نوشت امّا كسى جز وى از مضمون نامه آگاه نشد. امّا هيأت نمايندگى عراق،
به دور از احتياط به بحث و هياهو مىپرداختند. امير مؤمنان عليه السلام نامهاى
براى ابن عباس نوشت. هنوز پيك از شترش پياده نشده بود كه پيرامونش را گرفتند و خبر
نامه را مىپرسيدند. اين كار را با ابن عباس نيز