responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 175

شده؟ خدا توفيقت ندهد! خيانت كردى و معصيت كردى؛ مَثَل تو همانند سگ است كه اگر بر او حمله كنى يا او را رها كنى پارس مى‌كند. عمرو پاسخ داد مَثَل تو نيز همانند الاغ است كه بر روى او كتاب باشد. [1]

جريان حكميّت با اين فرجام تلخ پايان گرفت. ابوموسى براى حفظ جان خود به مكه فرار كرد. و عمرو عاص، پيروزمندانه به شام بازگشت و به عنوان خليفه مسلمانان بر معاويه سلام كرد.

نتيجه حكميّت، آثار نامطلوبى در روحيّه مردم عراق گذاشت؛ زيرا از سويى خشم خوارج را كه انتظار داشتند امير مؤمنان عليه السلام به نقض قرارداد راضى شود و به معاويه اعلام جنگ كند، بيش از پيش برانگيخت. و از سوى ديگر با انتشار خبر تأسّف‌انگيز خلع امام در ميان مردم كوفه و بصره و ساير بلاد، اختلاف و شكاف بيشترى بين مسلمانان به‌وجود آمد؛ به‌گونه‌اى كه به همديگر ناسزا مى‌گفتند.

اميرالمؤمنين عليه السلام براى رفع اختلاف و كاهش آثار حزن و اندوه از چهره مردم و روشن كردن افكار عمومى نسبت به مسأله حكميّت، به فرزند خود حضرت مجتبى عليه السلام دستور داد تا براى مردم سخنرانى كند. امام حسن عليه السلام بر فراز منبر رفت و فرمود:

اى مردم! درباره حَكَميْن، سخن بسيار گفته‌ايد. آنان انتخاب شدند تا بر اساس قرآن حكم كنند ولى با پيروى از هواى نفس، بر ضدّ قرآن حكم كردند. بنابراين نبايد آنان را «حَكَم» خواند بلكه «محْكُوم» هستند.

ابوموسى- كه عَبْداللَّه بن عُمر را پيشنهاد كرد- از سه جهت دچار خطا شد:


[1] - وقعه صفين، ص 545؛ الامامة والسياسة، ج 1، ص 118

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 175
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست