نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 182
تصميم گرفتند آنجا را ترك كنند. ولى پيش از ترك آنان، امير
مؤمنان عليه السلام براى اتمام حجّت، طى نامهاى از ايشان دعوت كرد به ديگر
سپاهيان ملحق شوند تا به سوى معاويه بروند و با وى جنگ كنند. ولى آنان پاسخ ردّ
دادند. [1]
امير مؤمنان عليه السلام چون از بازگشت خوارج به حقّ مأيوس شد
صلاح ديد آنان را به حال خود واگذارد و هدف اصلى خود را تعقيب كند. خطبهاى نيز در
«نُخَيْله» خواند و نيروها را به نبرد با معاويه تشويق كرد و اضافه نمود نامهاى
نيز به برادران بصرى شما نوشتهام، به محض رسيدن آنان به سوى دشمن حركت خواهيم
كرد. [2]
نيروهاى بصرى كه بالغ بر سه هزار و دويست نفر مىشدند رسيدند.
جنايات خوارج و اخلالگرىها و ناامنىهاى ايجاد شده توسّط
آنان به گوش مردم مىرسيد و همين مسأله موجب شد تا برخى سپاهيان گرد آمده در
نخيله، اولويّت را به نبرد با ايشان داده و به امام پيشنهاد دهند: خوب است نخست به
جنگ با خوارج برويم و كار آنان را يكسره كنيم، پس از آن عازم صفّين شويم.
امام پذيرفت؛ چون ديد اين بار، مسأله، صرف اظهار عقيده نيست؛
بلكه اخلال به امنيّت اجتماعى و بر هم زدن نظم عمومى و قيام مسلّحانه عليه حكومت
حق است.
قتل عَبْداللّهِ بنِ خُبّاب چنان بر امير مؤمنان عليه السلام
گران آمد كه در برابر