نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 184
آنان نجات پيدا نمىكنند، از شما نيز ده نفر كشته نمىشوند.
[1]
هنگامى كه سپاه به نزديك نهر رسيد، معلوم شد كه خوارج از آب
نگذشتهاند. امام تكبير گفت و فرمود: «اللّهُ اكْبَرُ،
صَدَقَ رَسُولُ اللّهِ». [2]
تلاش براى هدايت
دو سپاه، در كنار آب نهروان رو در روى هم قرار گرفتند. امير
مؤمنان عليه السلام پيش از آغاز نبرد تمام تلاش خود را براى بازگشت آنان به حق و
جلوگيرى از خونريزى بكار برد:
از آنان خواست قاتلان «عَبْدُاللّهِ بنِ خُبّاب» و ساير شهدا
را تسليم كنند. تا دست از آنان بردارد و رهسپار شام گردد. آنان همگى خود را قاتل
معرفى كردند و افزودند: «ريختن خون شما و آنان را روا مىدانيم». [3]
پيشنهاد كرد: چه كسى حاضر است قرآن را بردارد و اين گروه را
به كتاب خدا دعوت كند؟ جوانى از طايفه «بنى عامِر» اعلام آمادگى كرد.
قرآن را گرفت و خوارج را بدان دعوت كرد. خوارج وى را تيرباران
كردند و در حالى كه صورتش هدف تيرهاى زيادى قرار گرفته بود به سوى امام بازگشت و
پس از لحظاتى به شهادت رسيد. [4]
علاوه بر سخنانى كه ياران امير مؤمنان عليه السلام همچون
قَيْس بن سعد و ابو ايُّوب انصارى به عنوان اتمام حجّت، در برابر خوارج ايراد
كردند، خود امام نيز براى آخرين بار خطاب به آنان فرمود:
[1] - مَصارِعُهُمْ دُونَ
النُّطْفَةِ وَاللهِ لا يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لا يَهْلِكُ مِنْكُمْ
عَشَرَةٌ، نهجالبلاغه، خ 59