نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 189
برابر سپاهيان خود بهپا خاست و فرمود:
خداوند براى شما آزمايش خوبى پيش آورد و ياريتان كرد. اكنون
با سرعت به جانب معاويه و پيروان ستمگر او حركت كنيد. آنان كتاب خدا را پشت سر
انداخته، در قبال آن بهاى اندكى به دست آوردند.
سپاهيان در پاسخ گفتند:
اى امير مؤمنان! نيروهايمان تمام شده، زرههايمان پاره گشته،
شمشيرهايمان شكسته و نوك نيزهها خم شده است. ما را به وطنمان بازگردان تا سلاح
خود را آماده سازيم، نشاط بيشترى پيدا كنيم و به تعداد خود بيفزاييم. در اين صورت
بهتر مىتوانيم با دشمن پيكار كنيم. [1]
امير مؤمنان عليه السلام هر چند عاقبت بازگشت آنان را
مىدانست، ولى چون اكثريّت را متمايل به آن نظر نفاقانگيز ديد، ناچار با آنان
همراهى كرد و به نُخَيْلَه بازگشت. در آنجا تأكيد كرد كه سربازان اردوگاه را ترك
نكنند و كمتر به ديدن همسران و فرزندان خود بروند و خود را آماده جهاد كنند. ولى
سپاهيان بجز عدّهاى معدود بدون توجّه به توصيههاى امام پس از چند روز توقّف، به
تدريج به خانههاى خويش بازگشتند و به راحتى و به زندگى پرداختند. [2]
دعوت به جهاد
حضرت على عليه السلام پس از بازگشت به كوفه تلاش مىكرد تا از
هر راه ممكن مردم را به جهاد با معاويه تشويق كند. در يكى از خطابههايش فرمود:
[1] - الامامة والسياسة، ج 1، ص
128؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 89؛ كامل ابن اثير،
ج 3، ص 349. طبرى، گويندۀ اين سخنان را اشعث معرفى
مىكند