نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 190
اى مردم! براى حركت به سوى دشمنى كه پيكار با او موجب تقرّب
به خداست، آماده شويد؛ گروهى كه در كار حقّ سرگردان، و از كتاب خدا بدور، و از دين
واماندهاند، و در كورى و گمراهى فرو رفتهاند. هر چه مىتوانيد از نيرو و اسب بر
ضدّشان مهيّا كنيد و به خدا توكّل نماييد.
جمعيّت در برابر سخنانش كوچكترين حركت و آمادگىاى از خود
نشان ندادند. امام آنان را چند روزى به حال خود واگذاشت. و در اين فرصت، سران قوم
را فراخواند و نظرشان را خواست. بعضى تَعَلُّل و تَمارُضْ [1] كردند. برخى ديگر
نارضا بودند، و عدّه كمى نيز اجابت كردند.
امام دوباره در جمع مردم برخاست و فرمود:
بندگان خدا! چرا هر وقت فرمان مىدهم به زمين مىچسبيد؟ مگر
به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كردهايد و به جاى عزّت به ذلّت و زبونى تن
دادهايد!؟ چرا وقتى به جهاد دعوتتان مىكنم چشمانتان مىگردد؟ گويى به حال مرگ
هستيد. انگار كه دلهاتان آشفته است كه نمىفهميد و چشمانتان بسته است كه
نمىبينيد.
آفرين بر شما كه به
هنگام فراغت شيران بيشهايد، ولى وقتى به جنگ فراخوانده مىشويد روبهان گريزان را
مىمانيد! من به شما اعتماد ندارم. [2]
[1] - خود را به
بيمارى زدن و بيمار نشان دادن، ولى نه از روى واقع بلكه براى گريز از امرى
[2] - كامل ابن اثير، ج 3، ص 349؛
تاريخ طبرى، ج 5، ص 90؛ الامامة والسياسة، ج 1، ص 129؛
الغارات، ج 1، ص 35
نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 190