نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 207
كه پيامبران را كشتند، و چراغ پر فروغ سُنَنِ آنان را خاموش،
و راه و رسم ستمگران را زنده كردند؟ كجايند آنان كه با لشكرهاى گران به راه
افتادند، و سپاهيان ميليونى را در هم شكستند و سپاهيان فراوان گرد آوردند و شهرها
بنا كردند؟
... بندگان برگزيده خدا آماده رحيل گرديدند، و نعمتهاى اندك
دنياى فانى را با آخرت جاويد معاوضه كردند. راستى برادران ما، كه در صِفّين خونشان
ريخت اگر امروز زنده نيستند چه زيان ديدهاند؟
... كجا هستند برادران من؛ آنان كه راه (جهاد) را در پيش
گرفتند و جاده حقّ را درنورديدند؟ كجاست «عَمّار»! كو «ابن تَيّهان»! و كجاست
«ذُوالشَّهادَتين»؟ كجايند ديگر برادران همانند اين افراد كه بر مرگ، پيمان بستند
و سرهايشان براى بدكاران برده شد.
آنگاه دست بر محاسن خويش كشيد و مدّتى طولانى گريه كرد. پس از
آن فرمود:
آه و افسوس بر برادرانم! آنان كه قرآن را خواندند و در زندگى
خويش حاكم قرار دادند. در فرايض دقّت مىكردند و آن را به پا مىداشتند.
سنّتها را زنده كردند، و بدعتها را ميراندند. دعوت به جهاد
را پذيرفتند و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروى مىكردند.
سپس با صداى بلند فرياد زد:
جهاد! جهاد! اى بندگان خدا. آگاه باشيد! من هم امروز به سوى
اردوگاه حركت مىكنم. هر كس مىخواهد به سوى خدا بشتابد، (همراه ما) خارج شود. [1]