نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 32
كنار مسأله رسالتش مطرح كرد.
پيامبرى كه وقتى براى چند روز مدينه را ترك كرد، فردى را به
عنوان جانشين تعيين نمود.
پيامبرى كه وقتى مكّه را فتح كرد فورى فردى را به فرماندارى
آن گمارد. چنين پيامبرى چگونه ممكن است امّت را سرگردان و بدون پيشوا بگذارد؟! آن
هم با توجّه به خطراتى كه پيشبينى مىشد؛ خطر سرگردانى امّت، خطر بازگشت به
جاهليّت، خطر منافقان و خطر دشمنان قسمخورده اسلام از يهود و مسيحيان و ...
احساس اين خطرها، مسألهاى نبود كه بر هيچ پيشواى فكرى و
سياسىاى پوشيده باشد، چه رسد به خاتمالانبياء صلى الله عليه و آله و اين تصور كه
آن حضرت علىرغم درك خطرات ناشى از عدم تعيين جانشين، دوست نداشت اسلام را از چنين
خطراتى حفظ كند، نمىتواند بر شخصيَّتى چون رسول اكرم صلى الله عليه و آله منطبق
باشد.
عكسالعمل امام در برابر جريان سقيفه
اجتماع سقيفه با بيعت عدهاى از انصار و مهاجران با ابوبكر،
به پايان رسيد و آنان براى گرفتن بيعت عمومى رهسپار مسجد شدند. عمر در بين راه
پيشاپيش جمعيّت حركت مىكرد و به هر كس مىرسيد او را وادار به بيعت با ابوبكر
مىنمود. [1]
حضرت على عليه السلام كه هنوز مشغول مراسم كفن و دفن پيغمبر
صلى الله عليه و آله بود، از سر و صداى جمعيت از جريان مطّلع شد، و پس از آنكه
استدلال و