نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 41
با از دست دادن فاطمه عليها السلام و مشاهده بىاعتنايى مردم
و وضع پريشان مسلمانان، ناگزير با ابوبكر بيعت كرد ولى خاطرات تلخ اين روزها را
هيچگاه از ياد نبرد، و پيوسته از آن روزها شكايت مىكرد. در خطبه «شقشقيه»
مىفرمايد:
براى من روشن بود كه- به حكم عقل و وظيفهاى كه به عهده
داشتم- چارهاى جز صبر و شكيبايى ندارم؛ لذا تحمّل كردم، ولى به حالتى كه گويى خار
در چشم و استخوان در گلو دارم ... [1]
مسأله فدك»
هنوز بيش از ده روز از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله
نگذشته بود كه به حضرت
[1] - نهجالبلاغه، خ 3. لازم به تذكر است كه
بيعت ظاهرى امام عليه السلام و شركتش در اجتماعات در حدّى بود كه ضرورت دينى براى
حفظ اسلام و مسلمانان ايجاب مىكرد
[2] - فدك
سرزمين آباد و محصولخيزى بود كه در نزديكى خيبر و در فاصلۀ
140 كيلومترى مدينه قرار داشت. رسول گرامى پس از فتح خيبر هيأتى
پيش سران «فدك» فرستاد، پس از بحث و مذاكره، ساكنان آن متعهد شدند هر سال نيمى از
حاصل آن را در اختيار پيامبر بگذارند و در مقابل در سايه حكومت، زندگى كنند.
از نظر اسلام سرزمينهايى كه بدون برخورد نظامى در اختيار مسلمانان قرار مىگيرد،
خالصۀ شخص پيامبر صلى الله عليه و آله و امام پس از اوست. با توجّه به اين
مسألۀ «فدك» خالصۀ رسول گرامى صلى الله عليه و آله گرديد.
آن حضرت نيز طبق نقل محدثان و مفسران شيعه و گروهى از دانشمندان سنّى - وقتى
آيۀ (وَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهْ)
[اسراء( 17)، آيه 26] نازل شد، دختر خود فاطمه
عليها السلام را خواست و فدك را به وى واگذار نمود. (كشف الغمه، ج 1، ص
476)
نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 41