نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 51
شوراى تعيين خليفه!
عمر با مشاهده علايم مرگ، شش نفر را كه به قول او پيامبر صلى
الله عليه و آله در دم مرگ از آنان راضى بود، احضار كرد: على عليه السلام، عثمان
طَلحه، زُبَيْر، سَعد وقّاص و عَبدُالرّحمن بن عَوْف. وى پس از بيان خصوصيّات روحى
هر يك از آنان گفت:
اگر در مورد تعيين خليفه بعد از من با يكديگر كنار آمديد، خود
و فرزندانتان از ميوه درخت خلافت مىخوريد وگرنه معاويه گوى خلافت را مىربايد.
سپس توصيههاى لازم را به اباطلحه انصارى كرد و افزود:
اگر پنج نفر اتفاق نظر پيدا كردند و يك نفر مخالفت كرد و يا
چهار نفر در يك طرف بودند و دو نفر در طرف ديگر، اقليّت را گردن بزن، و در صورت
مساوى بودن، حق با آن گروه خواهد بود كه عبدالرحمن جزو آنهاست ... و اگر سه روز
گذشت و در هيچ مرحله به توافق نرسيدند، همه را بكش و مسلمانان را به حال خود
واگذار تا هر كه را مىخواهند تعيين كنند. [1]
پس از فوت عمر و كنارهگيرى هر يك از طلحه [2] و زبير و سعد
وقاص به ترتيب به نفع عثمان و على عليه السلام و عبدالرّحمن، سه نفر باقى ماندند.
عبدالرّحمن نيز خود را كنار زد و رو كرد به حضرت على عليه
السلام و گفت: با تو بيعت مىكنم به شرطى كه طبق كتاب خدا و سنّت پيامبر صلى الله
عليه و آله و روش شيخَيْن عمل كنى. امام عليه السلام فرمود: من براساس كتاب خدا و
سنّت پيامبر و