نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 52
اجتهاد خودم عمل مىكنم. عبدالرحمن همان سخن را خطاب به عثمان
تكرار كرد. وى فورى پذيرفت، آنگاه دست در دست عثمان گذارد و به او به عنوان «امير
مؤمنان» سلام داد. [1]
نظر امام درباره شورى
گرچه على عليه السلام در همان آغاز تعيين اعضاى شورى، از
نتيجه آن خبر داد و به عباس فرمود: «عَدَلَتْ عَنَّا» امر خلافت از ما خاندان
بيرون رفت.
گفت: از كجا دانستى؟ فرمود: از اين كه عثمان را در كنار من
قرار دادند. [2] ولى پس از اعلام نتيجه نيز نظر خود را چنين اعلام كرد:
عمر پس از مرگ خود امر خلافت را در گروهى قرار داد كه تصوّر
مىكرد من نيز يكى از آنانم، وا اسفا از شورى؟ چه وقت حقانيّت من مورد شك بود
آنگاه كه با اوّلى بودم، تا اينكه در رديف اينگونه افراد قرار گيرم؟ ولى آنان
مانند پرنده، گاهى روى زمين راه رفتند و گاهى پرواز كردند. من نيز (ناچار در فراز و
نشيب) با آنان هماهنگى نمودم. يكى از اعضاء (عَبْدُالرَّحمن) براى كينهتوزى (با
من، به عثمان) تمايل پيدا كرد، و ديگرى (سعد وقاص) نيز از جهت دامادى و چيزى كه
نام بردنش قبيح است، (به عثمان) متمايل گرديد ... [3]