نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 69
استاندارى مصر منصوب كرد. و ابُو مُوسى اشْعَرى، والى كوفه
را با اصرار مالك اشتر، در پست خود ابقا كرد. [1]
بركنارى معاويه
همانگونه كه اشاره شد، هدف امير مؤمنان عليه السلام از
بركنارى عمّال عثمان، مبارزه با فساد و تحكيم پايههاى حقّ و عدالت اجتماعى بود؛
از اين رو با ادامه حكومت معاويه كه به خوبى از فكر و عملكرد وى آگاه بود، مخالفت
كرد، و تصميم گرفت او را از مسند حكومت بر مسلمانان، طرد كند، و در اين رابطه سخن
هيچ كس- حتى پسر عموى خود ابن عبّاس- را در خصوص ابقاى وى، هرچند براى مدّتى
كوتاه، نپذيرفت.
مُغِيرَه، پس از اينكه از پيشنهاد خود نسبت به ابقاى همه
حُكّام سابق، نتيجهاى نگرفت، به امام عليه السلام گفت:
معاويه را از استاندارى شام بركنار مكن، زيرا وى گستاخ است و
مردم شام مطيع او هستند، تو هم در تثبيتش بهانه دارى، زيرا عمر بن خطاب او را به
استاندارى شام منصوب كرده است.
ولى امام عليه السلام فرمود:
نه، به خدا سوگند، براى دو روز هم معاويه را به كار
نمىگمارم. [2]
هنگامى كه ابنعبّاس، ازپيشنهاد مغيره آگاهشد، بهاميرمؤمنان
(ع) عرض كرد:
من نيز معتقدم معاويه را در شرايط فعلى بركنار نكنى، وقتى
بيعت كرد و كارت استوار شد، آنگاه بركنارش كن.