وى چون آتش شورش را برافروخت و خود را در هدفش موفق ديد به
سوى مكّه رهسپار گرديد و هر آن در انتظار كشته شدن عثمان و بيعت مردم با طلحه بود.
وقتى خبر قتل عثمان به او رسيد گفت: عثمان از رحمت خدا دور
باد.
او در اثر كارهايش كشته شد، خداوند بر بندگان ستم نمىكند.
[2]
عايشه، پس از حادثه قتل عثمان، به مردم مىگفت: كشته شدن
عثمان، شما را دلگير نكند، اگر او كشته شد، اينك طلحه، بهترين و لايقترين فرد
براى مقام خلافت، در ميان شما حاضر است. با او بيعت كنيد و از تفرقه بپرهيزيد.
او پس از اين سخنان با شتاب به سوى مدينه رهسپار گرديد و
مطمئن بود كه مقام خلافت پس از عثمان از آنِ طلحه خواهد بود؛ از اين رو در ميان
راه با خود زمزمه مىكرد: گويا: با چشم خود مىبينم كه مردم دست بيعت به طلحه
مىدهند. مركب را با سرعت برانيد تا خود را به وى برسانم. [3]
در بين راه، به عُبَيْدِ بْنِ امّ كِلاب- كه از مدينه مىآمد-
برخورد كرد. از اوضاع مدينه پرسيد عبيد گفت: مردم عثمان را كشتند و پس از قتل او
هشت روز بلاتكليف ماندند. عايشه گفت: بعد چه شد؟ گفت: الْحَمْدُ لِلّه كار به خير
انجاميد و مسلمانان يكدل و يكصدا على بن ابيطالب را برگزيدند.
عايشه با شنيدن اين خبر گفت:
به خدا سوگند اگر امر خلافت به نفع على عليه السلام تمام شود
جا دارد كه آسمانها خراب گردد. مرا برگردانيد، مرا برگردانيد. [4]
[1] - در رابطه با سخنان عايشه و اقدامات وى بر ضد
عثمان به الغدير، ج 9، ص 77-86 مراجعه شود