responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 78

خود، مسلمانان را به شورش عليه خليفه دعوت كرد. [1]

وى چون آتش شورش را برافروخت و خود را در هدفش موفق ديد به سوى مكّه رهسپار گرديد و هر آن در انتظار كشته شدن عثمان و بيعت مردم با طلحه بود.

وقتى خبر قتل عثمان به او رسيد گفت: عثمان از رحمت خدا دور باد.

او در اثر كارهايش كشته شد، خداوند بر بندگان ستم نمى‌كند. [2]

عايشه، پس از حادثه قتل عثمان، به مردم مى‌گفت: كشته شدن عثمان، شما را دلگير نكند، اگر او كشته شد، اينك طلحه، بهترين و لايق‌ترين فرد براى مقام خلافت، در ميان شما حاضر است. با او بيعت كنيد و از تفرقه بپرهيزيد.

او پس از اين سخنان با شتاب به سوى مدينه رهسپار گرديد و مطمئن بود كه مقام خلافت پس از عثمان از آنِ طلحه خواهد بود؛ از اين رو در ميان راه با خود زمزمه مى‌كرد: گويا: با چشم خود مى‌بينم كه مردم دست بيعت به طلحه مى‌دهند. مركب را با سرعت برانيد تا خود را به وى برسانم. [3]

در بين راه، به عُبَيْدِ بْنِ امّ كِلاب- كه از مدينه مى‌آمد- برخورد كرد. از اوضاع مدينه پرسيد عبيد گفت: مردم عثمان را كشتند و پس از قتل او هشت روز بلاتكليف ماندند. عايشه گفت: بعد چه شد؟ گفت: الْحَمْدُ لِلّه كار به خير انجاميد و مسلمانان يكدل و يكصدا على بن ابيطالب را برگزيدند.

عايشه با شنيدن اين خبر گفت:

به خدا سوگند اگر امر خلافت به نفع على عليه السلام تمام شود جا دارد كه آسمان‌ها خراب گردد. مرا برگردانيد، مرا برگردانيد. [4]


[1] - در رابطه با سخنان عايشه و اقدامات وى بر ضد عثمان به الغدير، ج 9، ص 77-86 مراجعه شود

[2] - ابْعَدَهُ‌ اللّهُ‌، ذالِكَ‌ بِما قَدَّمَتْ‌ يَداهُ‌ وَ مَا اللّهُ‌ بِظَلّامٍ‌ لِلْعَبيدِ، همان، ص 83

[3] - همان، ص 82 به نقل از ابو مخنف، لوط‌ بن يحيى الازدى

[4] - كامل ابن اثير، ج 3، ص 206؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 448؛ الغدير، ج 9، ص 80 و 82؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 217

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست