نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 79
از همانجا به مكّه بازگشت در حالى كه شعار سابق خود را تغيير
داده بود و مىگفت: عثمان مظلوم كشته شده است. من بايد به خونخواهى او قيام كنم.
عُبَيْد به او گفت:
چگونه خون او را مطالبه مىكنى، در صورتى كه نخستين كسى كه
پيشنهاد كشتن عثمان را داد تو بودى و هم تو بودى كه مىگفتى:
بكشيد «نَعْثَلْ» را كه كافر شده است؛ و امروز او را بىگناه
و مظلوم معرفى مىكنى!
عايشه گفت:
آرى عثمان چنين بود ولى توبه كرده بود، و مردم بدون اعتنا به
توبه او، وى را كشتند. گذشته از آن، شما را با گفتار ديروز من چه كار؟
آنچه را كه امروز مىگويم بپذيريد كه از سخن ديروزم بهتر است.
[1]
عايشه پس از بازگشت به مكّه در مقابل درب مَسْجِدُ الْحَرام
از شتر پياده شد و به سمت حَجَرُ الْاسْوَد حركت كرد. مردم از هر طرف دور او را
گرفتند. عايشه به سخنرانى پرداخت و در سخنان خود عثمان را مظلوم معرّفى كرد و
احساسات جمعيّت را بر ضدّ مردم مدينه و غير آنان كه در
(الامامة والسّياسَة، ج 1، ص 51؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص
458-459) يعنى منشأ اين همه اختلافات و
تغييرات تويى. توفانهاى سهمگين فتنهها و آشوبها از تو برخاسته است. تو بودى كه
به قتل عثمان فرمان دادى و گفتى او كافر شده است. حال بر فرض هم به خاطر اطاعت از
فرمان تو در قتل او شركت جسته باشيم، باز هم قاتل واقعى وى كسى است كه بر قتل او
فرمان داده است
نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 79