responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 82

برحذر مى‌داشت. [1]

عايشه با ديدن اين حادثه مضطرب شد و گفت: انّا لِلّهِ وَ انّا الَيْهِ راجِعُونِ. من همان زنم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از آينده او خبر مى‌داد. فورى تصميم به مراجعت گرفت. ولى طلحه و زبير كه با انصراف عايشه از جنگ، تمام آرزوهاى خود را بر باد رفته مى‌ديدند، تلاش كردند او را از اين تصميم بازدارند. و سرانجام عايشه پس از شهادت دروغ پنجاه‌نفر كه اين، آب «حَوْأَبْ» نيست، قانع شد كه بماند. [2]

سپاه «ناكثين» نزديكى بصره توقف كرد. عايشه «عَبْدُاللّهِ بِنْ عامِر» را به بصره فرستاد و به عدّه‌اى از بزرگان بصره نامه نوشت و منتظر ماند تا پاسخ‌نامه‌ها برسد. [3]

نمايندگان عثمان بن حنيف به سوى سپاه‌

عثمان بن حنيف، استاندار امير مؤمنان عليه السلام در بصره پس از آگاهى از رسيدن سپاه عايشه به حومه شهر «ابُو الْاسْوَدِ دُوئِلى» و «عِمْرانِ بْنِ حصين» را نزد سران سپاه فرستاد تا انگيزه آنان را از حركت به سوى بصره جويا شود. آنان ابتدا با عايشه تماس گرفتند. از او سؤال كردند: منظور تو از آمدن به‌بصره چِیست؟گفت:خونخواهِی عثمان و انتقام از قاتلان او.


[1] - متن حديث را مورخان مختلف نقل كرده‌اند. يعقوبى در ج 2، ص 181 چنين نقل مى‌كند. «لا تَكُونى الَّتى تُنْبِحُكِ‌ كِلابُ‌ الْحَوأبِ‌» عايشه از آنانى نباش كه سگان حوأب بر آنان پارس مى‌كند. ولى ابن اثير در ج 3، ص 210 كامل و بلاذرى در انساب الاشراف، ج 2، ص 224 چنين آورده‌اند: «لَيْتَ‌ شِعْرى ايَّتُكُنَّ‌ تُنْبِحُها كِلابُ‌ الْحَوْاَبِ‌» و ابن ابى الحديد، در ج 10، ص 310 حديث را به گونه‌اى ديگر نقل كرده است

[2] - مروج الذهب، ج 3، ص 357؛ انساب‌الاشراف، ج 2، ص 224؛ الامامة والسياسة، ج 1، ص 60 ولى يعقوبى در ج 2، ص 181 تعداد شهود را چهل نفر ذكر كرده است

[3] - تاريخ طبرى، ج 4، ص 461؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص 210

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 82
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست