نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 90
در آستانه بصره قرار گرفت. مُنْذِرِ بْنِ جارُود مىگويد: از
بصره بيرون آمدم تا سپاه على عليه السلام را نظاره كنم.
در اين هنگام هزار سوار كه همگى غرق در سلاح بودند و پيشاپيش
آنان «ابُو ايُّوب انصارى» بر اسب نيرومندى سوار بود، مشاهده كردم.
نيروهاى ديگر نيز در دستههاى هزار نفرى با تجهيزات كامل به
فرماندهى صحابه رسول خدا صلى الله عليه و آله همچون خُزَيْمَةِ بْنِ ثابت، ابُو
قُتادَه، عمّار ياسر، قيس بن سعد، و عبدالله بن عباس پشت سر آنان در حركت بودند.
يكى از اين دستهها تحت فرماندهى حضرت امير مؤمنان عليه
السلام بود كه پيشاپيش جنگجويان حركت مىكرد و در دو سوى حضرت، امام حسن و امام
حسين عليهما السلام قرار داشتند. و در پيش روى آن حضرت فرزند ديگرش محمد بن
حنفيّه، پرچم را در دست گرفته بود و عبدالله بن جعفر، پشت سر امام مىآمد، و
فرزندان عقيل و جوانان بنى هاشم، امام عليه السلام را چون نگينى در ميان گرفته
بودند و جمعى از بزرگان بَدْرى (از مهاجر و انصار) نيز ديده مىشدند. [1]
امير مؤمنان عليه السلام پيش از ورود به بصره در محلى به نام
«زاوِيَه» فرود آمد و چهار ركعت نماز گزارد. آنگاه صورت بر خاك نهاد و قطرات اشكش
سرازير شد. سپس دستهايش را به آسمان بلند كرد و گفت:
... پروردگارا! اين گروه، سرپيچى كرده بر من ستم نمودند و
بيعت مرا شكستند. خداوندا تو خود خون مسلمانان را حفظ فرما! [2]