نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 95
لعنت كند هر يك از من و تو را كه سزاوارتر به اين نسبت باشيم،
آيا من قاتل عثمانم يا تو؟ مگر نشنيدى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره من
فرمود:
«خدايا دوست بدار هر كه على را دوست بدارد و دشمن آن كس باش
كه با على دشمنى ورزد» آيا تو از اولين كسانى نبودى كه با من بيعت كردى، سپس بيعت
را شكستى؟ طلحه گفت: استغفار مىكنم. آنگاه بدون پندگيرى بازگشت. [1]
ولى سرانجام او نيز به سرنوشتى شبيه زبير دچار شد؛ زيرا مروان
كه در لشكر عايشه بود وقتى ديد امير مؤمنان عليه السلام با طلحه به گفت و گو
پرداخته است ترسيد او نيز مانند زبير تحت تأثير سخنان روشنگر على عليه السلام قرار
گيرد؛ از سوى ديگر مروان او را به همدستى در قتل عثمان، متّهم مىدانست؛ از اين
رو، از فرصت استفاده كرد و در گرماگرم نبرد از پشتِ سر تيرى به جانب طلحه رها كرد
و او را از پاى درآورد. [2]
جنگ نهايى
قراين و شواهد گوناگون از قبيل: سخنرانىهاى تحريكآميز سران سپاه،
مجهز كردن لشكرى بالغ بر سى هزار نفر، ارسال پيامهاى كتبى و شفاهى برخى از آنان
براى سران قبايل، و حتى شهرهاى مختلف و دعوت آنان به شورش، اشغال نظامى بصره و
كشتن عدّهاى از مسلمانان، و دستگير و شكنجه كردن استاندار و ... همه گواه بر اين
بود كه سران لشكر مخالف هدفى جز جنگ و ساقط كردن حكومت امير مؤمنان عليه السلام،
ندارند. و طبيعى بود كه نصايح دلسوزانه و اقدامات صلحطلبانه آن حضرت بر دلهاى
آنان