نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 100
بهدليل كاربرد حسگرايى و ظاهربينى در انسان و جامعه،
حكومتها از آن سوء استفاده مىكردند و حاكمان فاسد و متظاهر به اسلام مىكوشيدند تا
مردم را با قطبنماى تسليم و انقياد هدايت كنند و به تعبّد و ظاهربينى عادت دهند و
از مدار واقعبينى، درونگرايى و تفقّه خارج كنند تا بدون برخوردارى از قدرت تحليل
و تصميم آگاهانه، فرمانبر حكومت باشند و همچنان در ركود و جمود بمانند؛ زيرا آگاهى
مردم، ضعف و سقوط حكومتِ آنها را به دنبال داشت و زمامداران نمىتوانستند با نقاب
تقدّس، چهره خود را پوشيده دارند و همچنان به عوام فريبى خود تداوم بخشند.
تاريخ حيات سياسى برخى از زمامداران و شخصيتهاى فريبكار
همانند معاويه و عمرو عاص نشانگر اين واقعيت تلخ است؛ آنها از اين روش خود- يعنى:
عوامفريبى- سودهاى فراوان بردند و پايههاى حكومت باطل خود را مستحكم و افكار عمومى
را متوجه خود ساختند. ماجراى تعيين حَكَم (حكميّت) ميان علويان و شاميان از اين نمونه
است. مسلمانان براى قرآن تقدس قايل بودند و نهتنها به آيات آن، بلكه به قالب ظاهرى
آن نيز حرمت مىنهادند و به قرائت آن بها مىدادند. همين ظاهربينى آنان بود كه معاويه
و عمرو عاص را برانگيخت تا قرآنها را بر سر نيزه زدند و همگى شعار دادند كه «حاكم
ميان ما و شما كتاب خدا است.» بيشتر لشكريان حضرت على عليه السلام هم سادهلوحانى
بودند كه بر اثر خستگى از جنگ، فريب ظاهرسازى معاويه را خوردند و بدون اجازه امام عليه
السلام شعار دادند كه على عليه السلام به حكميّت قرآن رضا داده است، در حالى كه نمىدانستند
بلند كردن قرآن بر سر نيزه جز يك ترفند تبليغاتى اختلافانداز نيست؛ حيله و نيرنگ بىسابقهاى
كه بحق مايه حيات مجدّد تيره اموى و بازگشت آنان به صحنه سياست و جامعه گرديد و تلخ
كامى ابدى را پى نهاد و شيعه را ناكام ساخت. [1]
3- تحريف و توجيه
انسان گرچه طبعاً بصير و درونبين است، خود را به خوبى
مىشناسد و صفات زشت و زيبايش را از هم تشخيص مىدهد، ولى عذر تراش و توجيهگر است.
اين صفت او بر ديگر صفات خوبش گرد و غبار فراموشى مىنشاند و در سايه آن، حق را براى
مردمان
1) - فروغ ولايت، جعفر سبحانى، ص 578 - 581.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 100