هر كس حكومتش با ظلم و ستم باشد، دولتش زايل مىشود.
و اين دو گفتار امام على عليه السلام، يك قانون اجتماعى
و سُنّت ثابت الهى است.
نگرش مجموعى
حاكمان طغيانگر و همانديشان و همكاران آنها در اثر ظلم
و استبدادشان به هلاكت رسيدند، ولى عمل آنان سبب عقبماندگى همه مسلمانان گرديد و اساس
جامعه اسلامى متزلزل شد و مسلمانان از پيشرفت بازماندند؛ زيرا گرچه مردم ستم پيشه نبودند،
ولى ستمستيز هم نبودند، ستمپذير بودند. بدين روى، آنها نيز در ظلمتكده ستمگران ماندند
و به مهلكه ظالمان افتادند. آنها با وجود توان و استعداد و امكانات، از جامعه اسلامى
دفاع نكردند و به مبارزه ستمكاران برنخاستند بلكه موضع انفعالى گرفتند و بر ظلم آنها
تن دادند. «هر كس بر عمل قومى راضى شود، از آنان محسوب مىگردد» و خداوند با نظر مجموعى
و كلّى به امّت مىنگرد. و از همه انتقام مىگيرد، چه ستمگر، چه ستمپذير.
و از فتنهاى بپرهيزيدكه تنها به ستمكارانِ شما نمىرسد
(بلكه همهرا فراخواهد گرفت؛ چرا كه ديگران سكوت كردند و به دفاع برنخاستند) و بدانيد
خداوند كيفرى شديد دارد.
1) - ميزان الحكمة، محمد محمدى رى شهرى، ج 5، ص 598.
2) - ظهور و سقوط تمدنها، ص 325، به نقل از: ميزان الحكمة،
ج پنجم.
3) - انفال (8)، آيۀ 25.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 113