نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119
2- زهد
در نظام اخلاقى و تربيتى اسلام، واژه «زُهد» كاربردهاى
بسيارى دارد. اين كلمه در عين برخوردارى از مفهومى عالى و انسانى، سرنوشت شومى پيدا
كرده و معنايش تحريف گرديده و از عوامل ركود و عقبماندگى فرهنگى شدهاست. در مفهوم
اين كلمه، غالباً تحريف و اشتباه كارىهايى به عمد يا سهو رخ داده؛ گاهى مساوى با تظاهر
و ريا معرفى شده و گاهى مرادف با رهبانيت، عزلت و گوشهگيرى تلقّى شده است. هر كسى
در وضع اصطلاحات شخصى خود، مختار است كه الفاظ را به هر معنايى كه مىخواهد استعمال
كند، اما هرگز نمىتوان واژهاى را به صرف يك مفهوم غلط محكوم كرد. [1]
تعريف زهد:
«زهد» در روند تاريخى خود، شايد بهدليل تقارن و تشابهش
با «رهبانيت» و نيز به دليل فاصله تدريجى مسلمانان و ديرآشنايان مفاهيم دينى با مفسّران
و دورى آنان از زمان صدر اسلام، تحريف معنوى شد و در حيات فرهنگى مسلمانان اثر نامطلوبى
بر جاى نهاد؛ زيرا افراد تنپرور و سست عُنصر زهد را سپرى براى سستى خود قرار دادند
و به بهانه زهد و بىرغبتى به مظاهر دنيا، از فعاليتهاى علمى، اقتصادى، آبادانى و
مانند آن دست شستند و به عكس، بيگانگان به اين فعاليتها پرداختند و در صنايع و فنون
و در ابعاد اقتصادى و ثروتاندوزى پيش رفتند و مسلمانان همچنان در فقر و زبونى و ذلّت
و بدبختى ماندند.
اما واقع آن است زهد اسلامى غير از رهبانيت مىباشد.
«رهبانيت» بريدن از مردم و روىآوردن به عبادت است. براساس
اين انديشه كه كار دنيا و آخرت از يكديگر جدا و اينها دو نوع كار بيگانه از هم است،
از دو كار يكى را بايد انتخاب كرد: يا بايد به عبادت و رياضت پرداخت تا در آن جهان
به كار آيد و يا بايد متوجه زندگى و معاش بود تا در اين جهان به كار آيد. از اين رو،
رهبانيت مخالف زندگى و جامعهگرايى است؛ زيرا مستلزم كنارهگيرى از خلق و بريدن از
مردم و سلب هرگونه مسؤوليت و تعهّد از خود است.
1) - مجموعه آثار، ج 1، ص 397.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119