نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 120
اما زهد اسلامى در عين اينكه مستلزم انتخاب زندگى ساده
و بىتكلّف و مبتنىبر پرهيز از تنعّم و تجمّل و لذّتگرايى است، در متن زندگى و در
بطن روابط اجتماعى قرار دارد و عين جامعهگرايى است، براى خوب از عُهده مسؤوليتها
برآمدن است و از مسؤوليتها و تعهّدهاى اجتماعى سرچشمه مىگيرد. [1]
بنابر آنچه گفته شد، «زهد» را مىتوان اين چنين تعريف
كرد:
«زهد عبارت است از برداشت كم براى بازدهى زياد.» [2]
پس واسطهاى است ميان «كم برداشت كردن» و «زياد بازدهى
دادن».
اركان زهد:
زهد اسلامى- چنانكه از نصوص اسلامى برمىآيد- بر سه پايه
از اركان جهان بينى اسلامى استوار است:
1. بهرهگيرىهاى مادى از جهان و تمتّعات طبيعى و جسمانى
تنها عامل تأمين كننده خوشى و بهجت و سعادت انسان نيست. براى انسان به حكم سرشت خاص
او، يك سلسله ارزشهاى معنوى مطرح است كه با فقدان آنها، فاقد سعادت خواهد بود.
2. سعادت فرد از سعادت جامعه جدا نيست؛ انسان از آن رو
كه انسان است، يك سلسله وابستگىهاى عاطفى و احساس مسؤوليتهاى انسانى درباره جامعه
دارد كه نمىتواند فارغ از آسايش ديگران، آسايش و آرامش داشته باشد.
3. روح در عين اتحاد و يگانگى با بدن، در مقابل بدن اصالت
دارد، كانونى است در برابر جسم، منبع مستقلّى است براى لذّات و آلام. روح نيز به نوبه
خود، بلكه بيش از بدن نيازمند تغذيه، تهذيب، تقويت و تكميل است. روح از بدن و سلامت
آن و نيرومندى آن بىنياز نيست، اما بدون شك، غرق شدن در تنعّمات مادى و اقبال تمام
به لذّت گرايى جسمانى مجال و فراغتى براى بهرهبردارى از كانون روح و منبع بى پايان
ضمير باقى نمىگذارد و در حقيقت، نوعى تضاد ميان تمتّعات روحى و لذّات مادى- اگر به
صورت غرقه شدن و محو شدن و فانى شدن در آنها باشد- وجود دارد. روى آورى يك جانبه به
1) - مجموعه آثار، ج 12، ص 135.
2) - همان.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 120