و به خدا سوگند، دگرگونى زندگى اقوامى كه در ناز و نعمت
غرق بودهاند و به فقر و گرسنگى درافتادهاند، جز گناهانى كه در روزگار عيش و نوش انجام
دادهاند، نيست؛ چرا كه خداوند هرگز به بندگان ستم نمىكند.
اين اصل اجتماعى را نه تنها مسلمانان پذيرفتهاند، بلكه
حتى مردمان غير مكتبى نيز به تجربه دريافته و باور دارند كه تنپرورى و رفاهزدگى شكستآور
است و انحطاط تمدن را به دنبال دارد. دكتر گوستاو لوبون مىگويد:
«هنگامى كه سربازان اسلامى به طرف كشور فرانسه حمله برده
بودند، عدهاى از افسران ارتش فرانسه به نزد شارل، پادشاه كشور خود، از تجاوز مسلمين
شكايت كرده و اظهار داشتند: چه قدر شرمآور است مردمى كه حتى اسلحه و آلات جنگ آنها
ناقص و افسران آنها داراى لباس نظامى نيستند، بر نيروى كشورى كه اسلحه وى كامل است
غالب آيند!»
او در جواب آنها گفت: بگذاريد مسلمانها جلو بروند؛ زيرا
آنها اكنون كه در شدّت جوش و خروش هستند، مانند سيل هر مانعى را از جلوى خود برداشته
و مىبرند، لكن بعد از آنكه غنايم زياد به دست آوردند و در خانههاى قشنگ و خوب به
تن آسايى و تنعّم و تجمّل مشغول شدند و زمامداران آنها به دام هوا و هوس گرفتار آمدند،
حتى در افراد مسلمان، اين هوسرانى سرايت كرده و دچار اختلافات داخلى گرديدند، آن وقت
است كه ما به آنها حمله برده، يقيناً پيروز خواهيم شد.» [2]
اين سخن وى پس از مدتى تحقق يافت؛ مسلمانان هنگامى كه
در بخشى از فرانسه و كوههاى پيرنيه به پيروزىهاى چشمگيرى دست يافتند، غنايم زيادى
به چنگ آوردند و
1) - نهجالبلاغه، خطبه 178.
2) - تمدّن اسلام و عرب، گوستاو لوبون، ترجمۀ سيّد
هاشم حسينى، ص 384.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 126