نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 18
ب- اتّحاد و اختلاف
وحدت نظرى و عملى و هماهنگى عناصر مؤثر جامعه از نشانههاى
روشن پيشرفت و تمدن و درمقابل، تفرقه و تعصّب، گرايشهاى نژادى، پراكندگى و اختلاف
از نشانههاى سقوط و انحطاط است. در جامعهاى كه تكريم، حُرمت و ارزشيابى افراد براساس
جنسيت، تابعيت، رنگ و زبان مبتنى گردد، پايههاى پيشرفت مستحكم نمىشود و كاروان تمدن
به پيش نمىتازد. اما در سايه انسجام و همبستگى، سنّتها و نظرها به هم مىآميزد، بر
كمالات و امتيازات اقوام و افراد جامعه افزوده مىشود، كمبودها و نقصهاى اجتماعى تأمين
مىگردد، انديشهها و فرهنگها با هم آشتى مىپذيرد، تعاون و هميارى جان مىگيرد، بازار
و بازرگانى رونق مىيابد و اركان حكومت و پايههاى دولت تقويت مىشود. ولى به عكس،
اختلاف و پراكندگى، كه سنگ بناى انحطاط و بذر سقوط و عقبماندگى است، تشكّل را سست
و مبانى دولت و جامعه را متزلزل مىكند.
ج- فرمانبردارى و نافرمانى
يكى از ملاكهاى پيشرفت، فرمانبردارى از رهبران، مُصلحان
و مديران مكتبى و دلسوز جامعه است. جامعهاى كه گوش به فرمان رهبر خود باشد و در همه
موارد، از او اطاعت كند به چشمهسار سعادت مىرسد، ولى با نافرمانى و تصميم خودسرانه،
ره به جايى نمىبرد. در اين صورت، رهبران و سياستگذاران نيز هر چند وارسته و كاردان
باشند، نمىتوانند اهداف و آرمانهاى عالى خود را پياده كنند؛ چرا كه نظر و فرمان رهبر
با اطاعت مردم محقّق مىشود، و گرنه رأى و انديشهاش هر چند صائب و پسنديده باشد ارزش
عملى پيدا نمىكند و جامه عمل نمىپوشد و در مَثَل، به سَر بى تن مىماند.