نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 19
قرآن كريم قوم سبأ را نمونهاى از جوامع نسبتاً متمدّن
معرفى مىكند كه داراى اين دو ويژگى بودند: هم در كارهاى خود اتفاق نظر داشتند و هم
از پيشواى خود فرمان مىبردند. آنان با اينكه موحّد نبودند و همچنان در برابر خورشيد
سجده مىكردند، ولى كشورى آباد، تشكيلاتى منسجم و حكومتى مقتدر داشتند با رسيدن نامه
حضرت سليمان عليه السلام به ملكه سبأ،- بلقيس- در مورد دعوت آنها به توحيد و پذيرش
دين، او كارگزاران خود را فراخواند، موضوع را با آنان درميان نهاد و از آنها نظر خواست:
(قالَتْ يا ايُّهَا الْمَلَؤُا افْتُونى
فى امْرى ما كُنْتُ قاطِعَةً امْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ)؛ [1]
[بلقيس] گفت: اى اشراف (واى بزرگان)، نظر خود را در
اين امر (مهم) به من بازگو كنيد. من هيچ كار مهمّى را بدون حضور (و مشورت) شما انجام
نمىدهم.
آنها نظر خود را ابراز داشتند و با تكيه بر قدرت مادى
و نظامى خود، پيشنهاد جنگ دادند، ولى در نهايت، تصميم اصلى را به خود وى واگذاشتند
و گفتند:
(وَالْامْرُ الَيْكِ فَانْظُرى
ما ذا تَأْمُرينَ)؛ [2]
تصميم نهايى با تو است؛ چه دستورى مىدهى؟
با اينكه افراد سياسى- نظامى اين مجمع صاحب انديشه و
رأى بودند و بدين منظور در آن جا حضور داشتند و نظر خود را هم ارائه دادند، ولى با
اين حال، همگى تصميم نهايى ملكه را پذيرفتند و از دستور او فرمان بردند؛ تكروى ننمودند؛
استبداد رأى به خرج ندادند و بر نظرات خود پافشارى نكردند. اين بالاترين مرتبه اتحاد
و اطاعت را نشان مىدهد و براى ديگر مجامع نيز درسآموز است.
د- عدالت و استبداد
آزادى و عدالت اجتماعى و ظلم و استبداد از مظاهر بارز
پيشرفت و انحطاط است؛ جامعهاى كه بر پايه آزادى انديشه و عدالت اجتماعى استوار باشد،
در افق روشنى از
1) - سورۀ نمل (27)، آيۀ 32.
2) - همان، آيۀ 33.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 19