نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 26
ما هر يك از اينها را در درس مستقلّى تبيين خواهيم كرد.
در اين درس به توضيح نخستين علّت پيدايش تفكر دينى مىپردازيم:
مطالعه عميق و مذهبى گذشته جوامع اسلامى نشان مىدهد كه
اسلام نخستين چيزى كه از مردم گرفت، افكارِ بىاساس و عقايد خُرافى بود و به جاى آن،
تفكّر دينى را در آنها پديد آورد؛ تشتّت افكار را به وحدت عقيده تبديل كرد. مردم در
سايه آيين آسمانى اسلام، به يك مكتب گرويدند و فكر واحد، آرمان واحد و عقيده واحد پيدا
كردند. اسلام حصارهاى پوچگرايى و مادّيت را در هم شكست و روزنه روشنى به روى جهانيان
گشود؛ آنها را با قطبنماى قرآن، از امواج پرتلاطم عبور داد و به سوى ساحل نجات رهنمون
شد؛ اصول زندگى را بر پايه تفكّر دينى بنيان نهاد، روح بندگى در آنها دميد و توانست
حياتشان را هدفدار سازد و از حيرت و درماندگى برهاند و به سوى افق روشن هدايت كند.
[1] مكتب اسلام بهطور زيربنايى و در ابعاد وسيع، در حيات فردى و اجتماعى افراد بشر
نفوذ كرد، براى ابتدايىترين و ناچيزترين مقولهها تا بزرگترين و مهمترين مسائل سياسى
و نظامى و اجتماعى برنامهريزى نمود و مثلّث زندگى يعنى: انديشه، عمل و اخلاق- را بر
محور دو اصل فطرى و عقلى «توحيد» و «معاد» استوار ساخت و مبدأ، مقصد و مسير حركت را
براى انسان ترسيم نمود.
جهانبينى و تفكّر نو
دعوت اسلام به توحيد در اوج بتپرستى، عرضه انديشهاى
نو بود. اسلام نخست كوشيد تا ديد بشريت را نسبت به جهان و چگونگى هستى تصحيح كند تا
انسان بتواند كاينات را درست بشناسد، رابطه جهان در حال تحول را با مبدأ ثابت درك نمايد،
راز آفرينش و حكمت وجود خود را دريابد، از پوچانديشى برهد و فلسفه حيات را بفهمد.
بدين منظور، اسلام نهاد اصلى نهضت دينى را جهانبينى ويژه
توحيدى قرار داد گرچه پيش از اسلام نيز اديان توحيدى حاكم بودند، ولى آنها با گذشت
زمان، تحريف شده دگرگونى يافته بودند و توحيد محض از ميان پيروان اديان رخت بربسته
و يگانهپرستى
1) - با استفاده از: خدمات متقابل اسلام و ايران، مرتضى
مطهرى، ج 1، ص 355 - 356.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 26