نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 64
دينش را در جهان گسترش داده، حتماً به دليل همين اخلاق
كريمهاش بوده است.
تعجب و تحسين او هنگامى به منتهاى درجه درسيد كه فهميد
رفيق و همسفر مسلمانش خليفه مقتدر وقت، علىّبن ابىطالب عليه السلام، بودهاست. انقلابى
كه اين حادثه در اعماق دل وى به وجود آورده بود، سرانجام او را در شمار افراد مؤمن
و ياران فداكار على عليه السلام قرار داد. [1]
خدامحورى
آنچه مسلمانان را از ديگر مردمان ممتاز مىكرد اين بود
كه آنان پيوسته حق مدار بودند، هدفمندانه گام برمىداشتند، با گرايش به ارزشهاى الهى،
ديگر مظاهر زندگى را تحتالشعاع قرار مىدادند و در موضعگيرىهاى سياسى و فعاليتهاى
اجتماعى و جنگ و جهادشان، رضايت خدا را در نظر داشتند. امام على عليه السلام مىفرمايد:
«فَلَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى
اللَّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ وَ انَّ الْقَتْلَ لَيَدُورُ عَلَى الْآباءِ وَالْابْناءِ
وَالاخْوانِ والْقَراباتِ، فما نَزْدادُ على كُلِّ مُصيبَةٍ وَ شِدَّةٍ الَّا ايماناً»؛
[2]
ما با پيامبر- كه درود خدا بر او و خاندانش باد- همراه
بوديم و خون پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندانمان را مىريختيم و هر سختى و مصيبتى
بر ايمانمان مىافزود.
هنگامى كه برخى از بتپرستان، مشركان و پيروان دين مسيح
و يهود مىديدند كه پيروان حضرت محمّد صلى الله عليه و آله با نزديكترين كسان خود،
به دليل فاسق بودنشان فاصله گرفته، بلكه قطع رابطه كردهاند و با دورترين افراد، به
دليل هدف مشترك دينى، پيوند صميمى دارند، از صداقت مسلمانان و پاىبندى آنان به ارزشهاى
اخلاقى، شگفتزده مىشدند و به اسلام گرايش مىيافتند و با شوق فطرى و عشق و علاقه،
آن را مىپذيرفتند. براى نمونه:
«هنگامى كه لشكر اسلام به وادى اردن رسيد، مسيحيان اين
سرزمين به آنها نوشتند:
اى مسلمانان، شما پيش ما از روميان محبوبتريد؛ گرچه آنها
همكيش ما هستند، ولى
1) - داستان راستان، مرتضى مطهرى، ج 1، ص 12، به نقل از:
اصول كافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج 2، ص 670.
2) - نهجالبلاغه، خطبۀ 122.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 64