نام کتاب : فاطمه(س) حامی ولایت نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 88
زهرا عليها
السلام و حسن و حسين عليهما السلام به در خانه مهاجر و انصار مىرفتند.
فاطمه
عليها السلام از آنان مىخواست على عليه السلام را در بازستانى حقش از غاصبان يارى
دهند. اما كسى او را يارى نكرد.
پس از سه
روز توطئهگران اين وضعيت را بهضرر خود ديدند. بهسراغ ابوبكر رفتند و او را از
خانه خارج كردند. عمر با شمشيرى آخته پيشاپيش ابوبكر راه مىرفت و به اجبار، دست
مردم را به عنوان بيعت در دست ابوبكر مىگذارد. [1]
گرچه
كودتاگران توانستند با ايجاد جو اختناق از بيشتر مردم براى ابوبكر بيعت بگيرند
امّا عده كمى از مهاجر و انصار همچنان از بيعت با ابابكر سرپيچى كردند و به على
عليه السلام وفادار بودند. ولى آنچه براى غاصبان بيشتر اهميت داشت اين بود كه على
عليه السلام حاضر به بيعت نشده بود و اين عمل براى قدرت حاكمه بس خطرآفرين بود.
شب هنگام
سران نفاق به مشورت پرداختند و تصميم گرفتند كه چون روز برآيد، ابوبكر به مسجد
برود و مردم را فراخواند. آنگاه على عليه السلام را به مسجد احضار كنند و از او
بيعت بگيرند. و اين پيشبينى را نيز كردند كه اگر على عليه السلام از آمدن به مسجد
امتناع ورزيد، بهوسيله «قُنفُذ» كه مردى خشن، تندخو و در عين حال متهوّر و جسور
بود، او را به اجبار بياورند.
روز بعد
چنانكه پيشبينى كرده بودند، حضرت على عليه السلام حاضر به آمدن به مسجد و بيعت با
ابابكر نشد و فرمود: سوگند ياد كردهام كه تا قرآن را گردآورى و تنظيم نكنم از
خانه خارج نشوم و عبا بر دوش نيفكنم. [2]