responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فاطمه(س) حامی ولایت نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 89

طبق قرار قبلى، قنفذ و دار و دسته‌اش كه از رجّاله‌هاى مدينه بودند، به درِ خانه على عليه السلام آمدند. قُنفذ كوبه در را به صدا درآورد. فاطمه عليها السلام به پشت در آمد. او اجازه ورود خواست ولى حضرت زهرا عليها السلام رخصت نداد.

قُنفذ فرياد زد: اى على! خليفه پيامبر تو را مى‌خواهد!

على عليه السلام فرمود: چه زود به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله دروغ بستيد!

اين سخن را به ابوبكر رساندند و او سخت لرزيد ولى عمر از ابوبكر خواست تا دوباره قنفذ پيام را تكرار كند و او را براى بيعت دعوت نمايد.

ابوبكر با تشجيع و تحريك عمر، قُنفذ را فرمان داد تا ديگر بار پيامش را به على عليه السلام برساند. قنفذ نيز رفت و با صداى بلند گفت: اى على! خليفه پيامبر تو را براى بيعت احضار كرده است!

على عليه السلام فرمود: سبحان‌الله! ابو بكر مدّعى احراز مقامى است كه در شأن او نيست!

رد و بدل شدن گفتگو و جوابهاى متقن على عليه السلام سبب ايجاد ولوله در ميان جمعيت شده بود و مطالب فراموش شده‌اى را به ذهن آن نامردمان متبادر مى‌كرد. عمر ديد اگر كار بدين روال ادامه يابد، وضع دگرگون خواهد شد؛ از اين رو خود وارد صحنه شد و فرياد زد:

بيرون آييد! و گرنه خانه را به آتش خواهم كشيد.

فاطمه عليها السلام پرسيد: مگر چه شده است؟

- على و عباس و بنى‌هاشم بايد به مسجد آمده با خليفه بيعت كنند!

- كدام خليفه؟ امام مسلمانان هم‌اكنون درون خانه نشسته است.

- از اين لحظه امام مسلمانان ابوبكر است كه مردم با او در سقيفه بنى‌ساعده بيعت كردند.

نام کتاب : فاطمه(س) حامی ولایت نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست