نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 42
محشر درآيند،
... همانا دوزخ كمينگاهى است و جايگاه بازگشت سركشان است. ... براى پرهيزكاران
مقام گشايش است، باغها و تاكستانهاست. ... روزى كه روح القدس و فرشتگان صف كشيده،
برخيزند و هيچ كس سخن نگويد مگر آنكس كه خدايش اجازه دهد و سخن درست بگويد.
اين
آيهها بينش مردم را وسيع كرد و افقهاى جهان غيب و آخرت را به رويشان گشود. پس از
آن بود كه دنيا بر آنان تنگ شد و متاع دنيوى ناچيز جلوه كرد. راه افتادند، هجرت
كردند و از همه علاقههاشان بريدند تا نداى اسلام را به گوش جهانيان رساندند.
اختناق شاهنشاهى، تكرار اختناق جاهلى
بدتر از
جوّ اختناقى كه در صدر اسلام، از سوى مشركان مكه براى پيامبر اسلام ايجاد شد؛ رژيم
پهلوى براى امام خمينى قدس سرّه و پيروان ايشان در خيزش اسلامى ايجاد كرد. كافران
با اين پندار كه مىتوانند حركت آسمانى پيامبر (ص) را متوقف سازند، به آزار و
شكنجه آن حضرت و يارانش پرداختند، غافل از آنكه اراده آهنين رسول خدا (ص) قابل
شكستن نيست و او كه به خداى بزرگ تكيه دارد با فشار و آزار مخالفان از ميدان به در
نمىرود. سردمداران رژيم پهلوى نيز درباره امام خمينى قدّس سرّه چنين پندار
نادرستى داشتند و تصور مىكردند با زور و فشار مىتوانند امام را از تصميم بر
انقلاب و براندازى رژيم شاهى باز دارند.
با
انقلاب اسلامى ايران، تاريخ پيامبران يك بار ديگر تكرار شد. جباران و ستمكاران با
درسهايى كه از پيشينيان خود براى خاموش كردن نور خدا آموخته بودند، به جنگ نور
آمدند؛ زبانهاى مخالفت را بستند، قلمها را شكستند، حقطلبان را اخلالگر ناميدند،
زندانها ساختند و شيران را به زنجير كشيدند، مردان انقلابى را به شكنجهگاهها
سپردند، سرها را داغ كردند، پاها را سوراخ كردند، بر تنها تازيانه زدند، شبانگاه
به خانه و آشيانه مردم يورش بردند، دلها را آزردند، مادران را به سوگ فرزندان
دلبند نشاندند. بر تن زنان لباس عزاى شوهران را پوشاندند و فرزندان را به حسرتكده
ديدار پدران نشاندند، اما دل مردم انقلابى محكمتر و عزمشان براى سرنگون ساختن رژيم
ستمشاهى استوارتر شد.
نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 42