نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 126
عباس و عاشوراى خونين
صبح
عاشورا دو سپاه رو به روى هم قرار گرفتند. امام حسين (ع)، «زهير» را به فرماندهى
جناح راست لشكر و «حبيب» را به فرماندهى جناح چپ گماشت و علم را به دست برادرش
عباس سپرد و خود و بنى هاشم در قلب سپاه قرار گرفتند. [1]
علمدارى
در ميدانهاى نبرد قديم، نقش حساسى داشت و پرچمداران را از با صلابتترين و
مقاومترين نيروهاى مؤمن انتخاب مىكردند. از اين رو، علمدارى حضرت عباس (ع) در
كربلا نشان از كاردانى و لياقت او بود.
در
روز عاشورا اگر چه فرماندهى كل بر عهده سيدالشهدا بود، ولى اباالفضل فرماندهى
ميدان را به عهده داشت. آن حضرت در طول مدّت درگيرى، علاوه بر فرماندهى نيروها،
آنها را پشتيبانى و هدايت مىكرد و در هنگام لزوم به كمكشان مىشتافت؛ چنانچه در
يك درگيرى كه چند نفر از ياران امام حسين (ع) در محاصره دشمن قرار گرفتند، به
دستور امام به رفع محاصره مأمور شد و يك تنه بر دشمن حمله برد و پس از تار و مار
كردن آنها، نيروهاى خودى را از محاصره نجات داد. [2]
حضرت
اباالفضل علاوه بر يارى امام، برادرانش را نيز به جهاد تشويق كرد. وقتى تعداد
زيادى از ياران امام حسين (ع) به شهادت رسيدند، عباس هر سه برادر خود را به شهادت
در ركاب امام و يارى آن حضرت دعوت كرد و از آنان خواست تا از مولايشان دفاع كنند.
آن سه نفر پس از جهادى عظيم، در برابر ديدگان عباس، به فيض شهادت رسيدند. [3]
نيروهاى
تحت فرمان عباس، اينك به شهادت رسيدهاند، او فرمانده بىسپاه است.
اين
سردار تنها و بى لشكر، احساس تنهايى و دلتنگى كرد. ابوالفضل وقتى غروب ستارههاى
درخشان را بر زمين كربلا ديد، خود را به امام رسانيد تا اجازه ميدان و رخصت نبرد
نهايى را بگيرد. امام حسين (ع) فرمود: