نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 24
او،
وضع مالى خوبى نداشت. از اين رو، رسول خدا (ص) در برخى از موارد كه به انصار سهمى
از غنايم ويژه مقام نبوّت را اعطا نمىكرد، سهمى به ابودجانه مىداد. در سال دهم
هجرى كه پيامبر (ص) و بسيارى از مسلمانان براى حجةالوداع آماده شدند، آن حضرت
ابودجانه را عامل خود در مدينه قرار داد. [1]
ابودجانه در ميدانهاى جهاد
به
ابودجانه انصارى به خاطر جنگ با دو شمشير (شمشير رسول اللَّه (ص) و شمشير خودش)
«ذوالسيفين» مىگفتند و چون آن صحابى شجاع زره خاصى به نام «مشهره» مىپوشيد، او
را «ذوالمشهره» نيز مىناميدند. [2]
ابودجانه
در بيشتر پيكارهاى عصر رسالت، حضورى چشمگير داشت كه به اختصار بيان مىشود. در
اولين سريه تاريخ اسلام در سال اوّل هجرى به فرماندهى حمزه، پانزده نفر از انصار
همراه حمزه بودند كه يكى از آنها ابودجانه بود. [3]
در
جنگ بدر، او از جمله 170 نفرى بود كه از قبيله «خزرج» در اين جنگ حضور داشتند.
در
اين نبرد كه ابودجانه پيشانىبند سرخ بسته بود، عدّهاى از كافران را به هلاكت
رساند. [4] عبدالرحمن بن عوف مىگويد: يكى از دشمنان كه از رزم بىامان حمزه و
ابودجانه در بدر به هراس افتاده بود، به من گفت: حمزه روزگار ما را سياه كرد و آن
مرد كوتاه قد كوچك اندام كه پيشانىبندى سرخ داشت (ابودجانه) ما را درو كرد و
قربانى شديم. [5]
پيش
از آغاز نبرد احد، پيامبر (ص) شمشيرى به دست گرفت و فرمود:
چه
كسى مىتواند حق اين شمشير را ادا كند. مردانى گفتند: ما مىتوانيم، ولى پيامبر
(ص) به آنان نداد. ابودجانه پرسيد: اى رسول خدا (ص) حق آن چيست؟ آن حضرت فرمود: حق
آن اين است كه تا خم نشده، دشمن را از دم آن بگذرانى. ابودجانه نيز پذيرفت.
ابودجانه شمشير