نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 32
مصرف
آب از آن استفاده كنند. يكى از دشمنان به نام «اسود بن عبدالاسد مخزومى» سوگند ياد
كرد كه از آب حوض بنوشد و آن را ويران كند يا اينكه جانش را در اين راه بدهد. حمزه
به سوى او حملهور شد و با يك ضربت ساق او را از ميان دو نيم كرد. اسود كه خود را
كشان كشان به داخل حوض رسانده بود، توسّط حمزه كشته شد. [1]
در
همين جنگ، پس از صف آرايى مسلمانان در مقابل دشمن، عتبه، شيبه و وليد به ميدان
آمدند و هماورد خواستند. [2] سه تن از انصار براى مقابله پيشقدم شدند، ولى حضرت
رسول (ص) مايل بود به جاى آنها، خويشاوندان و عموزادگانش به ميدان روند. [3] از
اين رو، به فرمان آن حضرت، حمزه، عبيده و على (ع) به ميدان رفتند [4] و چون
نقابدار بودند، شناخته نمىشدند.
وقتى
دشمن از آنان خواست خود را معرفى كنند، حمزه پاسخ داد: من حمزه بن عبدالمطلب، شير
خدا و شير رسول خدا (ص) هستم. به هنگام درگيرى، حضرت على (ع) وليد را به هلاكت
رساند و حمزه شيبه را كشت، امّا عبيده و عتبه با يكديگر نبرد كردند تا اينكه حمزه
و على (ع) بر عتبه تاختند و كار او را تمام كردند آن گاه عبيده را كه زخمى بود،
برداشته و نزد پيامبر (ص) آوردند. [5]
در
اين جنگ تنى چند از سران كفر به دست حمزه به قتل رسيدند، از جمله «طعيمة بن عدى» و
«ابوقيس بن فاكه». از كسانى كه به دست حمزه به اسارت درآمدند، مىتوان «اسود بن
عامر» را نام برد. [6]
در
غزوه بنى قينقاع يعنى جنگ پيامبر (ص) با يهود كه به علت ترس يهود از سرنوشتى مشابه
قريش، با پيمان شكنى و اقدامات تحريكآميز عليه مسلمانان و اهانت به يك بانوى
مسلمان در بازار يهوديان آغاز شد، حمزه پرچمدار سپاه اسلام بود. [7]
[1] . كامل، ج 2، ص 124،
مغازى، ج 1، ص 68، سيره ابن هشام، ج 2، ص 624.