نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 46
عبارت
بودند از: مالك اشتر، محمّد بن ابىبكر و عمّار ياسر، از آن حضرت اجازه خواستند تا
با ايشان به عنوان خلافت بيعت كنند. [1]
قبل
از آغاز جنگ جمل، محمد پيك امام به كوفه بود. همچنين وقتى خبر شورش بصره در ربذه
به اطلاع امام (ع) رسيد، امام (ع)، محمد بن ابىبكر و محمد بن جعفر را با نامهاى
به سوى مردم كوفه فرستاد تا آنها را به يارى سپاه حضرت فرا خوانند. [2]
محمّد
در جنگ جمل فرمانده پياده نظام بود [3] و در برههاى از اين جنگ فرمانده سپاه
مهاجر و انصار شد. [4] به فرمان امام، او و عمّار به شتر عايشه حمله كرده، طنابهاى
كجاوه عايشه را بريدند و او را بر زمين نهادند و امام بر بالاى كجاوه عايشه آمد و
او را سرزنش كرد.
سپس
به محمّد فرمان داد تا خواهرش عايشه را در خانه صفيه جاى دهد. [5]
استاندارى مصر
امام
على (ع) پس از عزل قيس از مصر، محمّد را به ولايت آنجا منصوب كرد و عهدنامهاى به
اهل مصر نوشت. بيشترين نامههاى مبادله شده بين امام و محمّد مربوط به اين دوره
است. در اين نامهها حضرت على (ع) او را به رعايت موازين اسلامى و نيز اصول سياسى
و نظامى توصيه مىفرمايد و شيوه اجراى احكام اسلام را يادآور مىشود.
در
زمان استاندارى محمد كه عمروعاص با سپاهش براى تصرّف مصر به آنسوى رفت. او و
معاويه دو نامه به محمّد نوشتند و خواستار كنارهگيرى وى شدند. محمّد نامهاى
نوشته و به آن دو نامه ضميمه كرد و آنها را براى امام فرستاد و تقاضاى كمك نظامى
كرد. حضرت على (ع) نيز پس از گردآورى سپاه كمكى، به محمّد نامهاى نوشت كه در
مقابل دشمنان داخلى و خارجى استوار بايستد. [6]