نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 76
«يرموك»
در شام و «قادسيه» در عراق است. در سال سيزده هجرى در دوره ابوبكر، «ابوعبيده
جراح» در واقعه يرموك، او را به منظور پشتيبانى «مسيرة بن مسروق» به جبهه جنگ
روانه كرد. مالك با كشتن يكى از فرماندهان رومى سبب پيروزى سپاه اسلام شد.
گفتهاند كه او در آن واقعه سيزده تن را به هلاكت رساند.
عمر
در سال چهارده هجرى تصميم گرفت با امپراتورى ايران وارد جنگ شود. سپاه او به
فرماندهى سعد بن ابى وقاص حركت كرد تا به قادسيه رسيد و چون نيروى كمكى طلبيد،
ابوعبيده هزار تن از زبدهترين نيروهايش را روانه كرد كه مالك در صف نخستين اين
دلاوران بود. پس از پيروزى مسلمانان در اين جنگ، رزمندگان به محل كوفه كنونى
بازگشتند و اشتر و قبيلهاش نخع از آن پس در كوفه مقيم شدند.
اشتر
در دوره عثمان نسبت به فسق و فجور و فساد وليد بن عقبه (حاكم عثمان در كوفه)
اعتراض كرد، ولى عثمان اعتنايى نكرد سرانجام او با كمك امام على (ع) عثمان را
وادار كرد تا حدّ خدا را بر حاكمش جارى كند.
حاكم
بعدى كوفه سعيد بن عاص نيز مانند وليد عمل مىكرد و مدعى بود كه عراق باغى است در
اختيار قريش بخصوص بنى اميه. مالك اشتر به او اعتراض كرد و وقتى عبدالرحمن اسدى
(رئيس پليس كوفه) در مقام دفاع از سعيد به مالك تندى كرد، ياران مالك آن قدر
عبدالرحمن را لگدكوب كردند كه بىهوش شد. سعيد شرح اين وقايع را براى عثمان نوشت و
عثمان دستور داد تا مالك و يارانش را به شام تبعيد كند.
معاويه
در شام آنان را بناچار احترام كرد و در كليساى مريم (زيباترين كاخ شام) جا داد و
حقوق آنها را بيشتر از كوفه كرد و با آنها غذا مىخورد، تا اينكه روزى معاويه به
پدرش مباهات كرد و آنها پاسخ تندى دادند. روز بعد معاويه دوباره نزد آنها آمد كه
از گذشته خود باز گردند، ولى اشتر و يارانش در گفتگو با معاويه خشمگين شده و همگى بر
او هجوم بردند و سر و ريشش را گرفتند و او را به شدّت بر زمين كوفتند. معاويه بى
درنگ نامهاى به عثمان نوشت كه آنان را به شهر خودشان باز گردان تا اهل شام را
فريب ندهند. عثمان نيز چنين كرد.
پرخاشگرى
دوباره مالك اشتر و يارانش پس از بازگشت به كوفه، سبب شد تا عثمان آنها را به
«حمص» [1] تبعيد كند.