نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 85
پس از
جنگ صفين، معاويه، «يزيد بن شجره رهاوى» را با سپاهى به منظور غارت و ناامنى در
شهرهاى قلمرو حكومت امام روانه ساخت يزيد بن شجره به مكّه رسيد و حاكم امام در مكه
چون مردم او را كمك نكردند براى رفتن به كوفه آماده شد كه ناگاه نامهاى از امام
رسيد كه مردى دلاورى، پرهيزگار و خداترس، يعنى معقل را براى سركوبى آنان فرستاده
است. معقل به تعقيب آنها پرداخت، عده زيادى فرار كردند و گروهى دستگير شدند و امام
آنها را با اسرايى كه در شام بودند، مبادله كردند. [1]
معقل در دوران امام حسن (ع)
پس از
شهادت امام على (ع)، امام حسن (ع) خود را براى جنگ با معاويه آماده كرد. آن حضرت
در ميان جمعيت بسيار سخن گفت، امّا هيچ كس دعوتش را اجابت نكرد، بجز برخى از رؤساى
قبيلهها كه اولين نفر عدى بن حاتم و پس از وى معقل بن قيس بود. [2]
معقل
در سال 43 هجرى كه به همراه سه هزار سپاهى به جنگ مستوردبن علفه خارجى رفته بود،
در جنگى تن به تن به شهادت رسيد. [3]
احنف بن قيس
احنف
بن قيس، سرور بنى تميم و از بزرگان و سياستمداران و سخنوران شجاع بود كه در
بردبارى ضربالمثل است. او زمان پيامبر (ص) را درك كرد، ولى آن حضرت را نديد، از
اين رو ترجمه نويسان، او را از تابعين ذكر كردهاند. وى مشمول دعاى خير آن حضرت شد
كه به مناسبتى فرموده بود: خداوندا احنف را بيامرز. پس از آن احنف مىگفت: هيچ چيز
نزد من اميدوار كنندهتر از دعاى پيامبر (ص) نيست. [4] احنف در فتوحات عصر عمر و
عثمان نقش برجستهاى داشت و شهرها و نقاط مختلفى به فرماندهى و تدبير او گشوده شد،
مانند فتح خراسان و مقابله با يزدگرد كه به خراسان گريخته بود و مصالحه با
ايرانيانى كه از يزدگرد جدا شده و با گنجهاى خود، تسليم مسلمانان شدند. [5]