responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی    جلد : 1  صفحه : 87

مى‌كرد، احنف گفت: بدان كه شمشيرهايى كه به وسيله آن با تو جنگيديم، بر دوشمان است و دلهايى كه آكنده از دشمنى توست در سينه‌هايمان، اگر تو با نيرنگ يك وجب به ما دست درازى كنى، ما در جنگ با تو يك گام به پيش خواهيم آمد. [1]

سرانجام، احنف پس از عمرى تلاش و پايمردى در راه حق، در سال 67 هجرى در كوفه بدرود حيات گفت. [2]

صعصعة بن صوحان‌

صعصعة بن صوحان عبدى از اهالى كوفه در زمان پيامبر (ص) اسلام آورد، ولى به جهت خردسالى نتوانست آن حضرت را زيارت كند. [3]

فضايل بسيارى براى او نقل شده و او را مردى خطيب، زباندار، عاقل، متدين، با فضيلت، خوش بيان و شكافنده علم عرب خوانده‌اند. [4]

بارزترين فضيلت او فصاحتش بود، چنانچه مولاى متقيان فرمود: «هَذا الخَطِيبُ الشَّجيع».

سيدرضى در توضيح اين كلام مى‌گويد: مقصود حضرت على (ع) آن است كه او در سخنورى ماهر و داراى بيانى شيوا و رسا بود. [5]

صعصعه در عصر امام على (ع)

1. در واقعه جمل: صعصعه در اين نبرد با سلاح شمشير و زبان در خدمت امام (ع) بود.

هنگامى كه امام على (ع) از ذى قار حركت كرد، صعصعه را با نامه‌اى مفصل كه در آن با سران دشمن اتمام حجت كرده و جنايات آنها را يادآور شده بود، به نزد طلحه، زبير و عايشه فرستاد. [6]


[1] . تاريخ ابن عساكر، ج 7، ص 20

[2] . الكنى و الالقاب، ج 2، ص 13؛ تنقيح المقال، ج 1، ص 104

[3] . طبقات، ج 6، ص 221؛ تهذيب تاريخ دمشق، ج 6، ص 425؛ استيعاب، ج 2، ص 196

[4] . استيعاب، ج 2، ص 196؛ مروج الذهب، ج 3، ص 45

[5] . تعليقات الغارات، ج 2، ص 890

[6] . جمل، شيخ مفيد، ص 167

نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی    جلد : 1  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست