نام کتاب : مقایسه دو دوره جاهلیت و اسلام و علل گسترش نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 58
سختى معيشت در زندگى آنان مشاهده مىشود، ليكن به
تمدن و آثار آن مانند شهر نشينى به ديده حقارت مىنگريستند. گوستاولوبون
دراينباره مىنويسد:
«عربهاى بدوى به دولتهاى متمدن و تشكيلات منظم
شهريها به نظر حقارت مىنگرند و زندگى صحرا و بيابان را به سازمانهاى منظم شهرى
ترجيح مىدهند و اين مهم هم از خصايص موروثى آنها بوده ... و چنان در اين عقيده و
نظريه پر و پا قرص و محكم هستند كه هيچ منطقى در برابر آن مؤثر نيست، از اين رو در
سوريه تا كنون حاضر نشدهاند زمينهايى را كه براى سكونت در شهر به آنها واگذار شده
بپذيرند. اين عربهاى صحرانشين كه رويه زندگى خود مختارى و اعيان منشى آنها هر
جهانگردى را شيفته خود ساخته از تمام نعمتهايى كه تمدن كنونى آورده، خود را
بىنياز دانسته و در بىنيازى باتمام امراى عالم مانند امراى قرون وسطى لاف همسرى
مىزنند.» [1]
عصر جاهليّت از ديدگاه اميرمؤمنان
على (ع)
اميرمؤمنان على عليهالسلام شيواترين بيان را
درباره سطح فرهنگ و وضع زندگى مردم روزگار جاهليت دارد. آن حضرت كه خود از نزديك
شاهد زندگى مردم بوده، سيماى روزگار جاهليت را ضمن خطبهاى ترسيم كرده است.
همانا خدا محمد- درود خداوند بر او و خاندانش باد-
را برانگيخت، تا مردمان رابترساند و فرمان خدا را چنان كه بايد برساند. آن هنگام
شما اى مردم عرب، بدترين آيين را برگزيده، در بدترين سراى خزيده بوديد. در ميان
سنگستانهاى ناهموار و مارهاى زهر دار منزل گرفته بوديد، آب تيره مىنوشيديد و
خوراكى گلو آزار مىخورديد و خون يكديگر را مىريختيد و از خويشاوندان مىبريديد،
بتها در ميان شما بر پا و سرتا پايتان گناه آلوده بود. [2]