اگر جنس چيز نجس
به طورى عوض شود كه به صورت چيز پاكى درآيد پاك مىشود و مىگويند «استحاله» شده
است. (م 195)
بعضى از موارد
استحاله عبارت است از:
1- استحاله چوب
به خاكستر: اگر چوب نجس بسوزد و خاكستر شود، خاكسترش پاك است. (م 195)
2- استحالهسگ
بهنمك: چنانچه سگ در نمكزار فرو رفته، نمك شود، پاك است. (م 195)
3- استحاله چيز
نجس و متنجس به حيوان: هر حيوانى كه از نجس يا متنجس درست شود مثل كرم مردار و كرم
فضولات انسان، پاك است. (تحرير الوسيله، ج 1، ص 131)
4- استحاله چيز
نجس يا متنجس به بخار و دود: اگر چيز نجس يا متنجس به صورت بخار يا دود درآيد، دود
و بخارش پاك است. (تحرير الوسيله، ج 1، ص 131)
يك نكته
استحاله در وقتى
صورت مىگيرد كه جنس چيز نجس عوض شود، ولى اگر حقيقت و جنس آن عوض نشود، استحاله
نخواهد بود، بنابر اين اگر گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند پاك نمىشود. همچنين
كوزه گلى و مانند آن كه از گل نجس ساخته شده نجس است. (م 195- 196)
اگر شير نجس،
پنير و ماست شود نيز همين طور است.
د-
انتقال
اگر خون بدن
انسان يا خون حيوانى كه خون جهنده دارد، به بدن حيوانى كه خون جهنده ندارد برود و
خون آن حيوان حساب شود پاك مىگردد و اين را «انتقال» گويند.
بنابر اين، خونى
كه زالو از انسان مىمكد چون خون زالو به آن گفته نمىشود و مىگويند خون انسان
است، نجس مىباشد. (م 205)
هـ-
تبعيت
«تبعيت» آن است
كه چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر پاك شود. (م 210)