نام کتاب : احکام حقوقی اسلام نویسنده : یوسفیان، نعمت الله جلد : 1 صفحه : 21
باشد، از قبيل ولايت و وكالت، يا مورد،
متعلق حقى براى او باشد. [1]
4- بايستى ادعا (درصورتى كه مطابق آن
حكم شود) منشأ اثر و فايده باشد. از اين رو، طرح دعوا در امثال موارد زير، اعتبار
ندارد:
الف- كسى ادّعا كند كه زمين متحرك است و
ديگرى آن را انكار كند.
ب- اگر ادعا كند كه شخصى چيزى را به او
هبه كرده يا وقف نموده، درحالى كه هر دو قبول دارند كه مدّعى مورد ادعا را تحويل
نگرفته است.
ج- خواهان موضوع محالى را ادّعا كند.
د- خواهان مالكيت چيزى را كه مالكيت آن
از نظر شرعى صحيح نيست، ادّعا كند و ....
ه- اقامه دعوا عليه شخص نامعين، مثل
اينكه شخص ادّعا كند كه من از يكى از اهالى اين شهر طلبكارم. [2]
5- مورد ادّعا بايد مشخص باشد.
بنابراين، طرح دعوا براى امر مجهول مطلق پذيرفته نيست، مثل اينكه شخصى ادّعا كند
من نزد او چيزى دارم، زيرا مفاد اين جمله مردد است بين اينكه آن چيز از موارد قابل
استماع باشد يا نباشد. [3]
6- خواهان بايستى طرف مقابل داشته باشد
كه عليه او اقامه دعوا كند. بنابراين، اگر خواهان موضوعى را بدون تعيين طرف نزاع
ادّعا كند، خواستهاش پذيرفته نيست. [4]
7- خواهان بايد در طرح دعوا جزم داشته
باشد. بنابراين، اگر دعوايى را بطور يقين و قطع عليه كسى طرح كند، مورد بررسى قرار
مىگيرد. [5]
عكسالعمل خوانده
پس از ادّعاى «خواهان» نزد قاضى و شروع
محاكمه، «خوانده» ممكن است يكى از