نام کتاب : احکام خانواده نویسنده : یوسفیان، نعمتالله جلد : 1 صفحه : 106
2. عقل: طلاق
شخص ديوانه صحيح نيست؛ چه ديوانگىاش دائم باشد و چه دورهاى و طلاق را در حال
جنون انجام دهد. شخص مست و هركس كه بهطريقى عقلش را از دست داده نيز مانند ديوانه
است. [1]
3. قصد: يعنى
شوهر بهطور جدّى تصميم به طلاق داشته باشد. بنابراين طلاق غيرمصمّم مثل كسى كه
خواب است يا بهطور سهوى و اشتباهى و شوخى صيغه طلاق را بخواند صحيح نيست. [2]
4. اختيار: به
اين معنا كه اكراه و اجبارى در كار نباشد. پس اگر كسى را به ضرر مالى، جانى و
آبرويى تهديد كنند كه زنش را طلاق دهد، چنين طلاقى صحيح نيست. [3]
ج.
شرايط طلاقگيرنده
1. زن بايد در
وقت طلاق، از خون حيض و نفاس پاك باشد و شوهرش در آن پاكى يا در حال نفاس يا حيض
كه پيش از اين پاكى بوده با او نزديكى نكرده باشد. [4]
اين شرط در سه
صورت لازمالاجرا نيست:
اول. آنكه شوهرش
بعد از ازدواج با او نزديكى نكرده باشد. دوم. آبستن باشد. سوم.
مرد به واسطه
غايب بودن نتواند يا برايش مشكل باشد كه پاك بودن زن را بفهمد. [5]
2. همسر دائمى
مرد باشد. بنابراين، طلاق همسر موقت، بى معنا و باطل است. [6]
3. معين باشد.
اگر مرد داراى يك همسر است، همين قدر كه بگويد: (زَوْجَتى طالقٌ: همسر من رها است)
كافى است، ولى اگر بيش از يك همسر دارد بايد آن را كه مىخواهد طلاق دهد با نام يا
اشاره معين نمايد. [7]